بایگانی‌های عشق - صفحه 9 از 14 - کافه تنهایی

کافه تنهایی

قلمت را بردار …

عاشقانه

قلمت را بردار ،

بنویس از همه خوبیها ، زندگی , عشق ، امید

و هر آن چیز که بر روی زمین زیبا است

گل مریم ، گل رز

بنویس از دل یک عاشق بی تاب وصال…

از تمنا بنویس …

از دل کوچک یک غنچه که وقت است دگر باز شود

از غروبی بنویس که چون یاقوت و شقایق سرخ است

بنویس از لبخند

از نگاهی بنویس که پر از عشق به هر سوی جهان می نگرد

قلمت را بردار ، روی کاغذ بنویس :

زندگی با همه تلخی ها شیرین است …

دسته بندی : مطالب عاشقانه
موضوع :

من نیز با تو به عشق می رسم

عاشقانه

مانند یک بهار …

مانند یک عبور …

از راه می رسی و مرا تازه می کنی.

 

همراه تو هزار عشق از راه می رسد

همراه تو بهار …

بر دشت خشک سینه من سبز می شود.

 

وقتی تو می رسی

در کوچه های خلوت و تاریک قلب من

مهتاب می دمد

 

وقتی تو می رسی

ای آرزوی گم شده بغض های من

من نیز با تو به عشق می رسم …

دسته بندی : مطالب عاشقانه
موضوع :

من چشم خورده ام

عاشقانه
مادربزرگ
گم کرده ام در هیاهوی شهر
آن نظر بند سبز را
که در کودکی بسته بودی به بازوی من
در اولین حمله ناگهانی تاتار عشق
خمره دلم
بر ایوان سنگ خورد
و سخت شکست
دستم به دست دوست ماند
پایم به پای راه رفت
من چشم خورده ام
من چشم خورده ام
من تکه تکه از دست رفته ام
در روز روز زندگانی ام…
مادربزرگ …
دسته بندی : مطالب عاشقانه
موضوع :

سایه نشین تکلم عشقم!

عاشقانه
مسیح سایه نشین واژه های عاشقانه ی من !
خستگی هایم را
در پیچ و تاب نرگس چشمانت ،
گم می کنم .
و طاقت صبورانه ات را ،
عشق معنا می کنم …
من سالهاست
که سایه نشین تکلم عشقم … !
دسته بندی : مطالب عاشقانه
موضوع :

و اینجا همان انتهاست..

عاشقانه

سکوت جاده های بی انتها در دل این فاصله ها هضم می شود

و تو نزدیک ترین فاصله ای تا سوی تنهایی من.

و اینجا همان انتهاست …

جایی که آغازها به فراموشی سفر کرده اند

و دلتنگی های من آسمان چشمانم را پرواز می کند ..

اینجا همان انتهاست …

آری

انتها یعنی همان دلتنگی

و قدم های من که در افسون شهر های بی قافیه صدا می زند تو را.

و ای کاش

می دانستیم و می ماندیم          

و سکوت را

می شکستیم و می خواندیم

تو

 از حجم دست های بی حوصله

از اندوه عشق های با فاصله

و من

ازحریق عشق های بی وسوسه

از آغاز بوسه های بی خاتمه.

 

 

دسته بندی : مطالب عاشقانه
موضوع :

از دل برود یار چو از دیده برفت …

عاشقانه
عاشقانه
گفته بودند که از دل برود یار چو از دیده برفتسالها هست که از دیده‌ی من رفتی لیکدلم از مهر تو آکنده هنوزدفتر عمر مرادست ایام ورقها زده است

زیر بار غم عشق قامتم خم شد و پشتم بشکست

در خیالم اما …

همچنان روز نخست تویی آن قامت بالنده هنوز

در قمار غم عشق

دل من بردی و با دست تهی

منم آن عاشق بازنده هنوز

آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش

گر که گورم بشکافند عیان می‌بینند

زیر خاکستر جسمم باقیست

آتشی سرکش و سوزنده هنوز

 

دسته بندی : مطالب عاشقانه
موضوع :

همیشه برای “ماندن ” دلیل هست … و برای “رفتن” بهانه.

عاشقانه
همیشه برای “ماندن ” دلیل هست … و برای “رفتن” بهانه.
همیشه برای “خواستن” نیاز هست … و برای “رد کردن”، مصلحت.
همیشه برای “داشتن” فضا هست … و برای “نداشتن” تقصیر.این که سوار بر کدام کوپه این قطار شوی،
به پای ماندن و دست خواستن و عشق داشتنت، بر می گردد
اگر داری که بسم الله …
اگر نه، جهان پر است از “بهانه” و “مصلحت” و “تقصیر” بی صاحب !
موضوع :

تنهایی تک واژه سنگینی است

عاشقانه

تنهایی تک واژه سنگینی است

یک واژه است ولی عمق یک زندگیست

سالها گذشت و تنهایی سلطان دلم شد

سلطان دل غریب و حسرت کشم شد

ای آشنا ، عالم تنهایی چه خوش است

هرچه باشد از گدایی عشق خوشتر است …

موضوع :

خوش به حال باد …

تصویر عاشقانه

خوش به حال باد

گونه هایت را لمس می کند

و هیچ کس از او نمی پرسد که با تو چه نسبتی دارد!

کاش مرا باد می آفریدند

تو را برگ درختی خلق می کردند؛

عشق بازی برگ و باد را دیده ای؟!

در هم می پیچند و عاشق تر می شوند …

دسته بندی : مطالب عاشقانه
موضوع :

تو به پاس زیبایی عشق، عشق بورز و جاودانه باش!

عاشقانه

اگر کسی تو را با تمام مهربانیت دوست نداشت …

دلگیر مباش که نه تو گناهکاری نه او

آنگاه که مهر می ‌ورزی مهربانیت تو را زیباترین معصوم دنیا می‌کند …

پس خود را گناهکار مبین

من عیسی نامی را می شناسم که ده بیمار را در یک روز شفا داد … و تنها یکی سپاسش گفت!!!

من خدایی می شناسم که ابر رحمتش به زمین و زمان باریده … یکی سپاسش می گوید و هزاران نفر کفر !!!

پس مپندار بهتر از آنچه عیسی و خدایش را سپاس گفتند … از تو برای مهربانیت قدردانی می کنند.

پس از ناسپاسی هایشان مرنج و در شاد کردن دلهایشان بکوش … که این روح توست که با مهربانی آرام می گیرد

تو با مهر ورزیدنت بال و پر می گیری …

خوبی دلیل جاودانگی تو خواهد شد …

پس به راهت ادامه بده

دوست بدار نه برای آنکه دوستت بدارند …

تو به پاس زیبایی عشق، عشق بورز و جاودانه باش

دسته بندی : مطالب عاشقانه
موضوع :





کافه تنهایی

آخرین دیدگاه‌ها

عاشقانه

بایگانی شمسی

دلنوشته ها

باهمدیگه
کافه تنهایی ، قدم رنجه فرومودید