کافه تنهایی - صفحه 23 از 98 - کافه تنهایی پاتوقی برای دل نوشته ها ، متن های زیبا ، جملات عاشقانه ، اشعار و مینیمال های زیبا ، مینیمال های عاشقانه ، شعر و دلنوشته

کافه تنهایی

برای داشتنت …

برای داشتنت

برای داشتنت
من هنوز به یاد دارم

که برای داشتنت

دلی را به دریا زدم

که از آب واهمه داشت !

کاش فهمیده بودی …

بازدید : 2000

خود ماندم و ویرانه و تنهایی خود …

روزگاری جاده بودم ...
روزگاری جاده بودم جاده ای غرق تردد
جاده ای کز رفت و امد لحظه ای خالی نمیشد
من که بسیاری غریبان را به آبادی رساندم
عاقبت خود ماندم و ویرانه و تنهایی خود…

دسته بندی : شعر و دلنوشته
بازدید : 1436

یک صندلی خالی …

یک صندلی خالی

یک صندلی خالی
یک صندلی خالی ،

کنار رویاهایم از آن توست …

بنشینی یا بروی ، دوستت دارم !

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 5185

مهم نيست از کجا آمده‌ای …

مهم نيست از کجا آمده‌ای

مهم نيست از کجا آمده‌ای

مهم نيست

از کجا آمده‌اي

يا به کجا مي‌روي؛

من تو را

به هر ‌جهت

دوست دارم!

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 1039

پشت کدامین پنجره!

تنها

تنها
کجای این دنیا

پشت کدامین پنجره

می توان ایستاد و به تو فکر نکرد!؟

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 1353

چه لحظه ی دل انگیزیست …

عاشقانه

عاشقانه
چه لحظه ی دل انگیزیست
آنگاه که می بینی برای عشقت ، معشوقی…

دسته بندی : مینیمال
بازدید : 1875

به دنبال واژه مباش!

به دنبال واژه مباش

 به دنبال واژه مباش
به دنبال واژه مباش ..

کلمات فریبمان می دهند ..

وقتی اولین حرف الفبا کلاه سرش برود

فاتحه ی کلمات را باید خواند…

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 911

در حضور خارها هم مي شود يک ياس بود

عاشقانه

عاشقانه
در حضور خارها هم مي شود يک ياس بود
در هياهوي مترسک ها پر از احساس بود
دست در دست پرنده
بال در بال نسيم
ساقه هاي هرز اين بيشه ها را داس بود
کاش مي شد حرفي از “کاش مي شد” هم نبود
هرچه بود احساس بود و عشق بود و ياس بود

بازدید : 2730

رام و سر به راه و خاموش …

در حال نوشتن
آرزوی تو
دست هایم را بسته است
و عشق ،
مرا به برده ای بدل کرده است
برده ای خود خواسته
رام و سر به راه و خاموش
در دست های تو
برده ای که هرگز
آزادی تلخ خود را نمی خواهد

“روفینو”

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 878

از دل نرود هر آنکه از دیده برفت!

زیر باران با چتر

تنها زیر باران
تا تو رفتی همه گفتند
از دل برود هر آنکه از دیده برفت و به ناباوری و غصه من خندیدن
آه ای رفته سفر که دگر باز نخواهی برگشت
کاش می آمدی و می دیدی
که در این عرصه دنیای بزرگ
چه غم آلوده جدایی هایی ست
و بدانی که….
از دل نرود هر انکه از دیده برفت…

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 855





کافه تنهایی

آخرین دیدگاه‌ها

عاشقانه

بایگانی شمسی

دلنوشته ها

باهمدیگه
کافه تنهایی ، قدم رنجه فرومودید