ایـن روزهـا،
بـا تـو،
بـه وسـعـت تـمـام نـداشـتـه هـایـم،
حـرف دارم…
امـا مـجـالـی نـیـسـت تـا بـنـشـیـنـی بـه پـای ایـن هـمـه حـرف،
دلـم تـنـگ اسـت،
فـقـط بـرای حـرف زدن بـا تـو…
اگر چه عمر تو در انتظار می گذرد
دل فقیر من! این روزگار می گذرد
بهار فرصت خوبی است گل فشانی را
به میهمانی گل رو بهار می گذرد
چه مانده ای به تماشای تیرگی و غبار
همیشه هست غبار و سوار می گذرد
تمام چشمه دلان از کنار ما رفتند
اگر نه سنگدلی جویبار می گذرد
دلی که شوق رهایی در اوست ای دل من
بدون واهمه از صد حصار می گذرد
زیـبـاسـت یـادت
بـبـیـن اگــر خـودت بـودی
چــہ غـوغــایـی مـی كـردی . . .
زن …
با چشمانش حرف میزند ؛
دوست داشتنش را با نگاهش میگوید ،
.
دلتنگی در چشمانش اشک میشود !
.
وقت شادی ؛
چشمانش برق میزند …
.
وقت عشق بازی
چشمانش خُمار میشود ،
.
تمام دنیا را میشود در چشم زن خلاصه کرد !
وقتی با نگاهش دنیا را عاشق میکند … !!!
زنــــــــــانه عاشـــق شو
مــــــــــردانه از عشقت محـــــافظت کن
و کودکــــــانه ســــالهای ســــــــال عشقت را تـــــــازه نگهدار
دیگر انتظاری از کسی ندارم
و این نشان دهنده ی قدرت من نیست.
مسئله؛
خستگی از اعتماد های شکسته است…!
كسی باور نمی كند
لبخندش می توانست
پلی باشد كه جمعه را
به همه ی روزهای هفته پيوند بزند…
آخرین دیدگاهها