بایگانی‌های متن های عاشقانه - صفحه 40 از 58 - کافه تنهایی

کافه تنهایی

بیشتر از یک خاطره

more-than-a-memory

حالا تو برای من
بیشتر از یک خاطره
شبیه خود ولیعصر هستی
یک خیابان صبور
با انگشتان کشیده‌ی غمین…!

[سید محمد مرکبیان]

دسته بندی : مینیمال
موضوع :

برای تو شـعر می‌بافم

i-weave-poetry-for-you

تمام زنان دنیا
برای مردی که دوست دارند،
شال گردن می‌بافَــــند.
جز من،
که نشـــسته‌ام اینــجا
و برای تو شـعر، می‌بافم…!

[نسترن وثوقی]

دسته بندی : مطالب عاشقانه
موضوع :

این شهر هم رقیب من است!

this-city-is-my-rival

این شهر هم
رقیبِ من است
وقتی تو در هوایِ آن
نفس می‌کشی…!

[نسترن وثوقی]

موضوع :

با سلامی گرم

with-warm-greetings

با سلامی گرم
با درودی پاک
می آغازم این پیغام
روزگارت با که بی من بگذرد خوش باد
ای طلائی رنگ
ای ترا چشمان من دلتنگ…!

[حمید مصدق]

دسته بندی : شعر و دلنوشته
موضوع :

اگر آنکه رفت خاطره اش را می برد

if-he-went-to-his-memory-raises

اگر آنکه رفت
خاطره اش را می بُرد
فرهاد سنگ نمی سُفت!
مجنون آشفته نمی خُفت!
حافظ شعر نمی گفت…!

موضوع :

اما تو نرو…!

but-you-do-not-go

این خیابانهای لعنتی
پا می دهند
به رفتنت
اما تو نرو…!

[بهمن فاطمی]

موضوع :

برای تو هوس بود ولی برای من نفس بود!

it-was-craving-for-you-but-it-had-breathe-for-me

برای من نوشته:
گذشته ها گذشته
تمام قصه هام هوس بود…
برای او نوشتم:
برای تو هوس بود ولی
برای من نفس بود…!

دسته بندی : شعر و دلنوشته
موضوع :

باران که میبارد دلم برایت تنگ میشود

the-rain-is-falling-i-miss-you

باران که میبارد دلم برایت تنگ میشود.
راه میفتم بدون چتر.
من بغض میکنم.
آسمان گریه…!

دسته بندی : مطالب عاشقانه
موضوع :

دلم تنگ است…

my-heart-is-tight

دلم تنگ است…
مثل لباس سال‌های دبستانم
مثل سال‌های مأموریت‌های طولانی پدر
که نمی‌فهمیدم
وقتی می‌گویند کسی دور است
یعنی چقدر دور است…!

[لیلا کردبچه]

دسته بندی : شعر و دلنوشته
موضوع :

نقد می خواهمت!

i-want-to-review

آنقدر نیستی…
که گاهی حس می کنم
عشق را نسیه به من داده ای
بی تابم!
نقد می خواهمت…!

دسته بندی : مطالب عاشقانه
موضوع :





کافه تنهایی

آخرین دیدگاه‌ها

عاشقانه

بایگانی شمسی

دلنوشته ها

باهمدیگه
کافه تنهایی ، قدم رنجه فرومودید