کافه تنهایی - صفحه 42 از 98 - کافه تنهایی پاتوقی برای دل نوشته ها ، متن های زیبا ، جملات عاشقانه ، اشعار و مینیمال های زیبا ، مینیمال های عاشقانه ، شعر و دلنوشته

کافه تنهایی

چه مغرورانه

مغرورانه
 
چه مغرورانه اشك ريختيم
 
چه مغرورانه سكوت كرديم
 
چه مغرورانه التماس كرديم
 
چه مغرورانه از هم گريختيم
 
غرور هديه شيطان بود
 
و عشق هديه خداوند
 
هديه شيطان را به هم تقديم كرديم
 
هديه خداوند را از هم پنهان كرديم…

بازدید : 1087

زيباترين حرفت را بگو

عاشقانه

زيباترين حرفت را بگو

شکنجه ي پنهانِ سکوتت را آشکاره کن

و هراس مدار از آنکه بگويند

ترانه يي بيهوده مي خوانيد

چرا که ترانه ي ما

ترانه ي بيهودگي نيست

چرا که عشق

حرفي بيهوده نيست …

حتي بگذار آفتاب نيز بر نيايد

به خاطرِ فرداي ما اگر

بر ماش منتي ست ؛

چرا که عشق

خود فرداست

خود هميشه است .

احمد شاملو

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 2367

زندگی را دوست بداریم

عاشقانه

چقدر خوب است
که ما هم یاد گرفته‌ایم
گاه برای ناآشناترین اهل هر کجا حتی
خواب نور و سلام و بوسه می‌بینیم
گاه به یک جاهایی می‌رویم
یک دره‌های دوری از پسین و ستاره
از آواز نور و سایه‌روشن ریگ
و می‌نشینیم لب آب
لب آب را می‌بوسیم
ریحان می‌چینیم
ترانه می‌خوانیم
و بی‌اعتنا به فهم فاصله
دهان به دهان دورترین رویاها
بوی خوش روشنایی روز را می‌شنویم
باید حرف بزنیم
گفت و گو کنیم
زندگی را دوست بداریم
و بی‌ترس و انتظار
اندکی عاشقی کنیم

دسته بندی : جملات زیبا
بازدید : 2312

عشق تو …

عاشقانه

عشق…

کودتای ست

در کيميای تن

و شورشی ست شجاع

بر نظم اشياء

و شوق تو

عادت خطرناکی ست

که نمی دانم چگونه از دست آن

نجات پيدا کنم

و عشق تو

گناه بزرگی ست

که آرزو می کنم

هيچ گاه ” بخشيده ” نشود

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 2713

خانه دوست درون دل ماست

دوستانه

خانه دوست کجاست …. ؟

خانه دوست همین نزدیکی است

پشت یک تپه سبز ، لب یک نهر قشنگ

که درونش عوض آب محبت جاریست

در کنار جنگل ، که در آن سرو رسا

به بلندای افق آرام است

پشت پرچین نیاز ، گفت نیلوفر وحشی به دو صد عشوه و ناز

به همان برکه پر شور به راز

که تو ای یار عزیز ، خانه دوست کجاست ؟

خانه دوست پر از مهر و سرور

ظلمت و کینه و نفرت ، در آن پیدا نیست

همه با هم به وفا خندانند …

این عجب معجزه ایست

که مرا سخت به خود شیفته می گرداند

راستی خانه دوست کجاست ؟

به گمانم که همین نزدیکی است ؟

خانه دوست درون دل ماست …

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 1599

بهاران

عاشقانه

خدایا باور افسردگان را ، چون بهاران ، زندگانی ده

و روح خستگان را هم ، خروشی جاودانی ده

کویر قلب تنهایان ، به مهری آبیاری کن

به کوی بی کسان، یک مهربانی ، آشنایی را ، تو راهی کن

هر آن کس را که با هجر عزیزی امتحان کردی

به یاد خاطراتش ، عاشقانه زندگی کردن ، تلافی کن

بکوبان با سر انگشتان مهری ، کوبه ی در های غربت را

بسوزان ریشه های سرد نفرت را

حبیبا ، سال نو را ، سال نور و عاشقی فرما

بزرگا ، زندگی کردن ، نشانم ده

و راه و رسم دل دادن ، ستاندن ، پیش پایم نه

به کامم لذت با هم نشستن ، مهر ورزیدن عنایت کن

فهیم ارزش هر لحظه ام گردان

بدانم خنده در آیینه ، بس زیباست

بفهمم بغض در آدینه ، دست ماست

بخوانم با قناری ها ، خدا اینجاست

بجویم من خدایم ، چون که حق زیباست

عزیزا هفت سین عیدمان را

سایه سار سبز سیمای سحرخیزان سرو اندیش ساعی ، مرحمت فرما

خدایا باور تغییر را

این کیمیا درس بهاران راه

در اعماق قلوبت یخ زده ؛ گرم و شکوفا کن

تو خار هر کدورت را

به گلبرگ گذشتی ، بی اثر گردان

چکاوک را تو یاری کن

به آوازی ، دل همسایه مان را ، شاد گرداند

شقایق را

که دشت لخت و عریان ، شعله پوشاند

به خوشبختی ، نشان کوچه ی بن بست ما را ده

نشان مردم این شهر را ، یاد بهار آور

خدایا ، در طلوع سال نو

آغاز راه سبز فردا ها

تو قلب هر مسافر را ، به نور معرفت

آگه به رمز و راز زیبای سفر فرما

بفهمان زندگی بی عشق ، نا زیباست

که قدر لحظه ها

در لحظه ، نا پیداست

دسته بندی : جملات زیبا
بازدید : 726

داغ مثل یک فنجان داغ ….

یک فنجان قهوه عاشقانه

یک فنجان قهوه عاشقانه

به کدامین سپیدی برف زمستان دلم خوش باشد

به آواز کلاغ ها

و به عروسک های آویزان و لرزان میان چشمک های سرد و ناپاک

به این سرما هم اگر دلم خوش باشد

به تو نمی رسد دلم

و به این پنجره های بخار گرفته ی هزاران ماشین سرگردان

دور تا دور میدانی که این روزها آبستن خشم های شیطانی است

سر انگشتم به سمت تو می چرخد

بی اختیار

چقدر دلم طعم زمستانی تو را لک زده است

درست در ابتدای نبودنت

با یک فنجان داغ ایستاده ام

و بودنت که بخار شیشه این عینکم را

خط می زند در خاکستری برف قدم هایت

خوب شرم می آید

به کمان های هزاران صیاد گرفتارم

و تو که شاخه هایت خم شده است در این سنگینی سیاهی برف

و من که هنوز یادم مانده است پالتوی کوچکم را پر از عطر دستانت کنم

داغ مثل یک فنجان داغ

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 2576

سختی تنهایی

مترسک تنها

مترسک تنها

سخــــتــی تــنهــایی را وقتـــــی فــــهمیـــدم

که دیــدم مترسکـــــ

بـه کــلاغ می گویــد:

هرچــقدر دوستـــ ــ داری نوکــ بزن

فقـــط تنهــام نــذار!!

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 2668

سال نو مبارک …

کافه تنهایی - نوروز

کافه تنهایی

“به نام خوب خدا”

یک گیاه در میانه زمستان به یاد تابستان گذشته نیست،

بلکه متوجه بهاری است که از راه می رسد.

گیاه روزهایی را که گذشته است به یاد نمی آورد،

بلکه از روزهایی که در پیش است خبر می دهد.

گیاه از آمدن بهار اطمینان دارد،

و با رسیدن آن از درون خویشتن سربلند می کند.

بهار یعنی نو شدن،

یعنی دوباره شروع کردن،

یعنی کامل کردن رویایی که زمستان و تابستانش را هموار کرده اید.

بهاری که او هم از پنبه زدن های برف زمستانی

و داغ کردن های آفتاب ظهر تابستان بی خبر نیست،

اما ولع لمس شکوفه های بهار نارنج او را به صبح فروردین رسانده است.

پس آرزوهایتان را صیغل دهید …

تا برق نگاهتان همواره مملو از امید و عشق به کسانی باشد، که همه داشته های دنیا ،

جایگزین خوردن یک فنجان چای در کنارشان نمی شود.

“کافه تنهایی … “

سال نو را به شما …

و همه آنان که دوستشان دارید تبریک می گوید

و آرزوی شادی و سلامتی روز افزون برایتان دارد ….

دسته بندی : جملات زیبا
بازدید : 1494

بیایید همیشه روزهایمان نو باشد، نوروز مبارک

عاشقانه

عمری با حسرت و انده زیستن نه برای خود فایده ای دارد و نه برای دیگران
باید اوج گرفت تا بتوانیم آن چه را که آموخته ایم با دیگران نیز قسمت کنیم

لحظات از آن توست؛

آبی، سبز، سرخ، سیاه، سفید،…

رنگهایی را که بایسته است بر آنها بزن
روزهایت رنگارنگ
سال نو مبارک

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 2653





کافه تنهایی

آخرین دیدگاه‌ها

عاشقانه

بایگانی شمسی

دلنوشته ها

باهمدیگه
کافه تنهایی ، قدم رنجه فرومودید