کافه تنهایی - صفحه 71 از 98 - کافه تنهایی پاتوقی برای دل نوشته ها ، متن های زیبا ، جملات عاشقانه ، اشعار و مینیمال های زیبا ، مینیمال های عاشقانه ، شعر و دلنوشته

کافه تنهایی

در هیاهوی زندگی

the-fuss-life

در هیاهوی زندگی دریافتم چه دویدن هایی که فقط پاهایم را از من گرفت ،

در حالیکه گویی ایستاده بودم !

چه غصه هایی که فقط به غم دلم حاصل شد،

در حالیکه قصه کودکانه اى بیش نبود !

دریافتم کسی هست که اگر بخواهد میشود و اگر نخواهد نمی شود !

به همین سادگی …

 

دسته بندی : شعر و دلنوشته
بازدید : 395

عدالت یعنـی همیـن

justice-the-same

عدالت، یعنـی همیـن،
تو،
دلـم را بُردی.
مـن،
خیالت را…!

[ژیلا افلاکی]

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 581

مثل «مـاســولـه»‌اند آدمها

people-is-like-masoole

مثل «مـاســولـه»‌اند آدمها
«سقف آرزوهای» ما مثلا
می‌شود حياط  مرد بالايی!

[حسن غلامعلی‌فرد]

 

دسته بندی : جملات زیبا, مینیمال
بازدید : 897

از طوفان که درآمدی

income-of-the-storm

از طوفان که درآمدی دیگر همان آدمی نخواهی بود

که به طوفان پا نهادی. معنی طوفان همین است!

[کافکا در کرانه / هاروکی موراکامی]

 

بازدید : 1183

مشکل امروز ما اندام ها نیستن ، افکارها هستن

the-problem-today-is-not-our-bodies-minds-are

کاش به جای این همه باشگاه زیبایی اندام
یه باشگاه زیبایی افکار هم داشتیم
مشکل امروز ما اندام ها نیستن ، افکارها هستن !

 

بازدید : 566

همیشه منتظرت هستم

im-always-waiting-for-you

همیشه منتظرت هستم
خیال می کنم پشت در ایستاده ای و در میزنی
اینقدر این در کهنه را باز و بسته کرده ام که لولایش شکسته است
لولای شکسته در را عوض میکنم
انگار کسی در میزند
در را باز می کنم و در خیالم تو را می بینم که پشت در ایستاده ای
می گویم:
بانو خوش آمدی
ولی تو نیستی
پشت در تنهاییست
در را می بندم و باز دوباره باز میکنم
ولی هنوز هم نیستی
اینقدر باز میکنم و می بندم که لولای در دوباره می شکند
کاش می آمدی
می دانم چشم خسته ام بسته خواهد شد
قلبم خسته ام خواهد ایستاد
ولی تو نخواهی آمد
بانو
بانو
بانو جان
تا آخر عمر فقط همین خواهد بود
من و در و لولای شکسته
و حسرت دیدار تو
فقط همین…

[کیکاووس یاکیده]

دسته بندی : شعر و دلنوشته
بازدید : 530

عاشق که میشوی

when-you-fall-in-love

عاشق که میشوی…
مواظب خودت باش…
شبهای باقیمانده عمرت…
به این سادگیها صبح نخواهند شد …!!!

 

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 1044

قهوه ام را شیرین کن

sweeten-my-coffee

قهوه ام را شیرین کن،

آنروزها که تلخ میخوردم روزگارم شیرین بود!

 

دسته بندی : جملات زیبا
بازدید : 581

دانلود ربنا با صدای استاد شجریان

download-rabana-the-voice-shajarian

محمدرضا شجریان (۱ مهر ۱۳۱۹ در مشهد) خواننده، موسیقی‌دان و خوشنویس ایرانی است. وب گاه آسیاسوسایتی وی را پرآوازه‌ترین هنرمند موسیقی اصیل ایرانی و روزنامهٔ ونکوورسان او را یکی از مهم‌ترین هنرمندان موسیقی جهان توصیف کرده‌است. محمدرضا شجریان، هم‌اکنون رییس شورای عالی خانه موسیقی ایران است.او همچنین بنیان‌گذار گروه شهناز می‌باشد.

همه از خداییم به سوی خدا برویم

رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ
إِنَّهُ کَانَ فَرِیقٌ مِّنْ عِبَادِی یَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ
إِذْ أَوَى الْفِتْیَةُ إِلَى الْکَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً وَهَیِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا
وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ

ترجمه:

بارالها ، دل های ما را به باطل میل مده پس از آنکه به حق هدایت فرمودی ، و به ما از لطف خویش اجر کامل عطا فرما که همانا تویی بخشنده بی عوض و منت.
زیرا شمایید که چون طایفه ای از بندگان صالح من روی به من آورده و عرض می کردند بارالها ما به تو ایمان آوردیم، تو از گناهان ما درگذر و در حق ما لطف و مهربانی فرما که تو بهترین مهربانان هستی.
آنگاه‌ که آن جوانان کهف ( از بیم دشمن ) در غار کوه پنهان شدند از درگاه خدا مسئلت کردند بارالها تو در حق ما به لطف خاص خود رحمتی عطا فرما و بر ما وسیله رشد و هدایتی کامل مهیا ساز.
چون آنها در میدان مبارزه جالوت و لشکریان او آمدند از خدا خواستند که بار پروردگارا به ما صبر و استواری بخش و ما را ثابت قدم دار و ما را بر شکست کافران یاری فرما.

دانلود با لینک مستقیم

downloadicon

دسته بندی : دکلمه و موسیقی
بازدید : 815

متن ترانه ناخوشی مسعود امامی

song-sickness-of-masoud-emami

دلخور از وسوسه ی بی پایان
شاکی از خودزنی بی جبران
بهترین فرصت و از کف دادم
بدترین جای زمان افتادم

من به این فاجعه عادت کردم
که برم خسته بشم برگردم
پشت بی حوصلگی پنهون شم
بشنوم چیزی نگم داغون شم
من به این فاجعه عادت کردم
که برم خسته بشم برگردم
پشت بی حوصلگی پنهون شم
بشنوم چیزی نگم داغون شم

من به این ناخوشی هر روزه
که نفسگیر و تبسم سوزه
نبض احساسم و عادت دادم
نمی پرسم که چرا افتادم
نمی پرسم
نمی پرسم

من به این فاجعه عادت کردم
که برم خسته بشم برگردم
پشت بی حوصلگی پنهون شم
بشنوم چیزی نگم داغون شم
من به این فاجعه عادت کردم
که برم خسته بشم برگردم
پشت بی حوصلگی پنهون شم
بشنوم چیزی نگم داغون شم

دسته بندی : شعر و دلنوشته
بازدید : 826





کافه تنهایی

آخرین دیدگاه‌ها

عاشقانه

بایگانی شمسی

دلنوشته ها

باهمدیگه
کافه تنهایی ، قدم رنجه فرومودید