مگه تا اونور جاده های شهر چِقَدَر راه نرفته مونده بود
مگه تو چشمای سبز پنجره گل بیتا از خدا نخونده بود
مــگــــه معجزه نبود تو دست ما
مــگــــه شب با عشق ما سحر نشد
یادته رو اسم شهرها خط زدیم
دیگه چشم هیچ غریبی تر نشد
وقت خواب یه ترانست گل بیتای قشنگ
پُرِ اشکم ، پُرِ شعرم ، منمو این دل تنگ
حالا تنهایی دوباره می زنه بارون رو دستات
پُر می شن از باور شب رنگ آبیـــِ نفسهات
حالا تا صُبحِ نگاهت انگاری یه دنیا راههـــ
هر چی راه می ری تو شب ها، باز تَهِ جاده سیاهه
تو ببند چشماتو ساده ،اون دیگه حالا تو ابراست
اون گذشته از منو تو ،تو دلش زندگی برپاست
تو باید تنها بمونی
با همون چتر شکستتـــــ
زیر بارون توی پاییز
با چشای خیس بستتـــــ
وقت خواب یه ترانست گل بیتای قشنگ
پُرِ اشکم پُرِ شعرم منمو این دل تنگ
حالا تنهایی دوباره می زنه بارون رو دستات
پُر می شن از باور شب رنگ آبیـــــِ نفسهات
[audio:http://dl.bikalamha.com/ca/Gole Bita.mp3]
خیلی خیلی قشنگ بود واقعا ممنون، کافه تنهایی خیلی بهم آرامش میده سپاس.
خیلی قشنگ بود ممنون
سلام واقعا قشنگه دوسش دارم عاشقتم
عالی بود مثه بقیه شعراش
زخمی که میزنیم،دلی که می شکنیم،ارزان نیست….
یک جایی باید بهایش را بپردازیم،
شاید همین نزدیکی ها….
http://www.onlyfff111.blogfa.com O-O
مرتضی جان اگه تو بری تو ابرا دیگه دلیلی برای موسیقی گوش دادن نیست پس لطفا قوی باش و به زندگی ادامه بده .. خواهش میکنم