باخته ام ..
روزهایم را به خوابها
هیاهوهای زندگی را به سکوت
و دلی را به تو…
قهوه را خورد و فنجان را شکست
چای را نوشید و لیوان را شکست
عاشقش بودم، دل من را شکست
او نمک خورد و نمکدان را شکست
حال، او هست لایقِ آنچه که هست
لایقِ بودن با آدمهای پَست
من هم مست از مِی و سیگار بدست
زیرسیگاریم کجاست؟!
یادم آمد، لعنتی آنرا شکست!
پُر زِ خاکستر شده این قاب عکس.. راستی عکسمان را یادت هست؟؟
این یکی به دست من خواهد شکست…!
هى لعنتى!
بيا باهم بازى کنيم:
تو پاکت های خالی سیگارم را بشمار،
من هم،
شماره ی غريبه هاى توى گوشى ات را…!
شب اما برای من است،
وقتی فکر میکنم این وقتِ شب
مگر چند نفر بیدارند؟
و از میان آنانکه بیدارند،
مگر چند نفر به تو فکر میکنند؟
و از میان آنانکه که بیدارند و به تو فکر میکنند،
مگر چند نفر میتوانند،
صبح فردا شمارهات را بگیرند،
و این شعر را برایت بخوانند؟
[لیلا کردبچه/ کلاغمرگی]
به کوری چشم دنیا
که ساز مخالف می زند با من . . .
من ساز خودم را میزنم…!
عدالت، یعنـی همیـن،
تو،
دلـم را بُردی.
مـن،
خیالت را…!
[ژیلا افلاکی]
همیشه منتظرت هستم
خیال می کنم پشت در ایستاده ای و در میزنی
اینقدر این در کهنه را باز و بسته کرده ام که لولایش شکسته است
لولای شکسته در را عوض میکنم
انگار کسی در میزند
در را باز می کنم و در خیالم تو را می بینم که پشت در ایستاده ای
می گویم:
بانو خوش آمدی
ولی تو نیستی
پشت در تنهاییست
در را می بندم و باز دوباره باز میکنم
ولی هنوز هم نیستی
اینقدر باز میکنم و می بندم که لولای در دوباره می شکند
کاش می آمدی
می دانم چشم خسته ام بسته خواهد شد
قلبم خسته ام خواهد ایستاد
ولی تو نخواهی آمد
بانو
بانو
بانو جان
تا آخر عمر فقط همین خواهد بود
من و در و لولای شکسته
و حسرت دیدار تو
فقط همین…
[کیکاووس یاکیده]
محمدرضا شجریان (۱ مهر ۱۳۱۹ در مشهد) خواننده، موسیقیدان و خوشنویس ایرانی است. وب گاه آسیاسوسایتی وی را پرآوازهترین هنرمند موسیقی اصیل ایرانی و روزنامهٔ ونکوورسان او را یکی از مهمترین هنرمندان موسیقی جهان توصیف کردهاست. محمدرضا شجریان، هماکنون رییس شورای عالی خانه موسیقی ایران است.او همچنین بنیانگذار گروه شهناز میباشد.
همه از خداییم به سوی خدا برویم
رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ
إِنَّهُ کَانَ فَرِیقٌ مِّنْ عِبَادِی یَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ
إِذْ أَوَى الْفِتْیَةُ إِلَى الْکَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً وَهَیِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا
وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ
ترجمه:
بارالها ، دل های ما را به باطل میل مده پس از آنکه به حق هدایت فرمودی ، و به ما از لطف خویش اجر کامل عطا فرما که همانا تویی بخشنده بی عوض و منت.
زیرا شمایید که چون طایفه ای از بندگان صالح من روی به من آورده و عرض می کردند بارالها ما به تو ایمان آوردیم، تو از گناهان ما درگذر و در حق ما لطف و مهربانی فرما که تو بهترین مهربانان هستی.
آنگاه که آن جوانان کهف ( از بیم دشمن ) در غار کوه پنهان شدند از درگاه خدا مسئلت کردند بارالها تو در حق ما به لطف خاص خود رحمتی عطا فرما و بر ما وسیله رشد و هدایتی کامل مهیا ساز.
چون آنها در میدان مبارزه جالوت و لشکریان او آمدند از خدا خواستند که بار پروردگارا به ما صبر و استواری بخش و ما را ثابت قدم دار و ما را بر شکست کافران یاری فرما.
عكــس تــو بر عكـس تــو
مدام در آغوش من است…
آخرین دیدگاهها