قلب
مهـــمانخانه نیست ،
که آدمــــها بیایند …
دو سه ساعت ، یا دو سه روزی توی آن بمانند و بعد بروند !
قلب
لانه ی گنجشک نیست که در بهـــار ساخته بشود ،
و در پائـــیز ، باد آن را با خودش ببرد !
قلب ؟!
راستش نمیدانم چیست !
امــــا این را میدانم
که جای آدمـــــهای خیلی خوب است !!
[نادر ابراهیمی]
اصلا بیا این قهوه را بگیر
بنشین کنار من
تا صبح ، از عشق
حرف بزنیم
میدانی که ؟
حرف حرف می آورد
عشق ، بوسه…!
و عشق
سوء تفاهمی ست
که با متأسفم گفتنی
تمام می شود …!
[احمد شاملو]
من،
نه زبان فارسیام
که از راست به چپ بخوانی
و نه فرانسه
که از چپ به راست
و نه ژاپنی
که از بالا به پایین.
من،
زبان عشقم
ازهمه طرف خوانده میشوم!
[یدالله گودرزی]
و همیشه این گونه است که
عشق ژرفای خود را تا لحظهی جدایی در نمییابد…!
[جبران خلیل جبران]
تمام زنان دنیا
برای مردی که دوست دارند،
شال گردن میبافَــــند.
جز من،
که نشـــستهام اینــجا
و برای تو شـعر، میبافم…!
[نسترن وثوقی]
این شهر هم
رقیبِ من است
وقتی تو در هوایِ آن
نفس میکشی…!
[نسترن وثوقی]
اگر آنکه رفت
خاطره اش را می بُرد
فرهاد سنگ نمی سُفت!
مجنون آشفته نمی خُفت!
حافظ شعر نمی گفت…!
قهوه چشمان توست!
تيره ، تلخ،
اما آرامبخش و اعتياد آور ….!
این خیابانهای لعنتی
پا می دهند
به رفتنت
اما تو نرو…!
[بهمن فاطمی]
آخرین دیدگاهها