انتظار گفت: منتظرم باش می آیم نشدم.او هم نیامد چیزی بود شبیه مرگ اما کسی نمرد…!
[آتیلا ایلحان – ترجمه: احمد پوری]
خسته نباشی واقعن!
گفت قرارمان پای حوض،قبل از بیدار شدن ماهی ها اورفت ومن سالهاست برا ی ماهی ها لالایی میخوانم………………………………………………………………………………….
زیبا … و اما حقیقت …
Δ
× = سی
Notify me when new comments are added.
خسته نباشی واقعن!
گفت قرارمان پای حوض،قبل از بیدار شدن ماهی ها
اورفت ومن سالهاست برا ی ماهی ها لالایی میخوانم………………………………………………………………………………….
زیبا … و اما حقیقت …