حالا تو برای من
بیشتر از یک خاطره
شبیه خود ولیعصر هستی
یک خیابان صبور
با انگشتان کشیدهی غمین…!
[سید محمد مرکبیان]
تمام زنان دنیا
برای مردی که دوست دارند،
شال گردن میبافَــــند.
جز من،
که نشـــستهام اینــجا
و برای تو شـعر، میبافم…!
[نسترن وثوقی]
من نمی دانم چرا هر کسی را صدا کردم
هر کس را دوست داشتم
ناگهان در خم کوچه گم شد…!
[احمدرضا احمدی]
چهار فصل خدا بشود چهل فصل…
چه فایده…
وقتی همۀ رنگهای فصول برای من زرد هستند..
گویا در شهر فقط تاکسی میبینم…
و داد میزنم (( خـــــــــــــــــــانه )) …!
[افسانه فتاحی]
چای مینوشم
و فکر میکنم
آه اگر با یک حبهی قند
شیرین میشدند لحظهها …!
[کتایون آموزگار]
آخرین دیدگاهها