مثل قالی نیمه تمام
به دارم کشیدهای
یا ببافم، یا بشکافم
اول و آخر که به پای تو میافتم…!
[علیرضا حاج بابایی]
كاش تولد من هم میماند برای بعد،
به كجای دنيا بر میخورد؟!
[عباس معروفی]
بوي پاييز می دهد
تابستان اين روزها
انگار كه شهريور عاشق شده باشد…!
روزگاریست که دنبال کلیدند همه
تو ولی
قفلتر باش مرا…!
[سید علی میرافضلی]
من درگیر توام
درگیر یک هم آغوشی وهم انگیز
میان ظهر داغ تابستان
شبیه عشق بازی شالیزار و باد
شبیه عطر نمناک گیسوان بافته
من درگیر یک خمیازه عاشقانه ام…!
وضعیت خوبی ندارم
مرا ببخش!
دستم از اشیا رد میشود.
رد میشود از تلفن
فراموشت نکردهام…
فقط کمی…
کمی،
مردهام!
[رسول یونان]
اگر عشق، عشق باشد
زمان، حرف احمقانهای است…!
[فروغ فرخزاد]
من، ماهي خسته از آبم !
تن مي دهم به تو
تور عروسي غمگين
تن مي دهم
به علامت سوال بزرگي
كه در دهان گير كرده است…!
[گروس عبدالملکیان]
تحمل تنهایی
از گدایی دوست داشـتن، آسانتر است.
سهل است که انسان بمیرد،
تا آنکه بخواهد به تکدی حیات، برخیزد…!
[نادر ابراهیمی]
هی کافه چی . . .
روی میزها شعر بنویس،
اینجا طعم دلتنگی ها از قهوه هم تلخ تر است . . . !
آخرین دیدگاهها