کنایه هاست که ویران می کنند ..
در کافه
باران میبارید
و خیابان
خشک بود
کافهچی گفت:
………ترک بدهم یا فرانسه؟
گفتم
قجری لطفا
نگذار زخم هایت تو را به کسی که نیستی تبدیل کنند …
[پائولو کوئلیو]
آروم میخندی، باز عاشقـت میشم
زخمامو میبندی، باز عاشقت میشم
چشات مهتابه، دستـات آتیشه
اینجا کنار تو، دنیا تموم میشه
از گریه ها خالی، تو حال خوشحالی
انگار جهان هیچه، عطرت که می پیچه
آروم میـخندی، بـاز عاشقت میشم
زخمامو میبندی، باز عاشقت میشم
آخرین دیدگاهها