آواز تازه ای بخوان
آوازی شبیه نوای داوود
با غزلی به زیبایی غزلهای سلیمان
با صوتی حزین بخوان
با چشمانی شاد
ومن روبروی تو به لبهایت فکرمی کنم
ودراین فکر
موسیقی متولد میشود
جايي ميان قلب هست
که هرگز پر نميشود
يک فضاي خالي
و حتي در بهترين لحظهها
و عاليترين زمانها
ميدانيم که هست
بيشتر از هميشه
ميدانيم که هست
جايي ميان قلب هست
که هرگز پر نميشود
و ما
در همان فضا
انتظار ميکشيم
انتظار ميکشيم
يك روز
در دشت صبحگاهي پندارت
از جاده يي كه در نفس مه نهفته است
چون عاشقان عهد كهن
با اسب بور خسته مي آيم من
در بامدادهاي بخار آلود
در عصرهاي خلوت باراني
پا تا به سر دو چشم درشت و سياه
تو گوش با طنين سم مركب مني
من چون عاشقان عهد كهن
با اسب پاي پنجره مي مانم
بر پنجه هاي نرم تو لب مي نهم به شوق
و آنگاه
همراه با تپيدن قلب نجيب تو
از جاده هاي در دل مه پنهان
مي رانم
گفته بودي
هر وقت که شعر مي نويسي
دوستم بدار
نمي دانم
از اين همه شعر نوشتن است
که ديوانه وار دوستت دارم
يا از اين همه دوست داشتن
که ديوانه وار شعر مي نويسم
هوا هوای لطیفی است،
طراوت است و ترنم و شبنم است و شقایق…
هوای همهمه دارند ابر و تندر و باران
هوای زمزمه دارند بید و باد و بنفشه و من هوای تو دارم…
دوستت دارم برگرد
سلام مهربون عزیز…مرسی از کامنتای زیبات
تو هروقت بیای برای ما عزیزی و عزیز میمونی
من به شخصه هیچ کدوم از شماها رو تا عمر دارم فراموش نمیکنم حالا هرچقدم فاصله بیفته بازم به یادتون هستم ولی امیدوارم تا کافه پابرجا هس شما هم باشید
تو را دوست دارم
در این باران
می خواستم تو
در انتهای خیابان نشسته باشی
من عبور کنم
سلام کنم
لبخند تو را در باران می خواستم
می خواهم
تمام لغاتی را که می دانم برای تو
به دریا بریزم
دوباره متولد شوم
دنیا را ببینم
رنگ کاج را ندانم
نامم را فراموش کنم
دوباره در آینه نگاه کنم
ندانم پیراهن دارم
کلمات دیروز را
امروز نگویم
خانه را برای تو آماده کنم
برای تو یک چمدان بخرم
تو معنی سفر را از من بپرسی
لغات تازه را از دریا صید کنم
لغات را شستشو دهم
آنقدر بمیرم
تا زنده شوم…
احمد رضا احمدی بیرجندی
به به چه عکس تکراری قشنگیه :D فکر کنم جایی دیدم یا احساسم میگه پسته تکراریه ولی گمون نکنم اگه آرشیو همه ماه ها رو نشون میداد حتما یه سرک میکشیدم میفهمیدم حتما آرشیو رو سر وسامون بدین خدا خیرت بده برا منه بیکار خوبه :D
……………………….
برو بچ فصل درس و مشقه کافه رو یادتون نره همش به درس بچسبید، خرخونی تعطیل در حد پاس کردن بخونین :D
دیدی که صبح میشود شب ها بدون من……؟؟؟ دیدی که میگذرد روزها بدون من……؟؟؟ این نبص زندگی بی وقفه میزند… فرقی نمیکند!!! بامن……!!! بدون من……!! دیروز گرچه سخت…… امروز هم ...
اﮔﺮ ﻋﺎﺷﻖ ﯾﮏ ﮔﻞ ﻫﺴﺘﯽ،
ﻧﺒﺎﯾﺪ آن ﺭﺍ ﺑﮑﻨﯽ …
ﭼﻮﻥ ﮔﻞ ﺍﺯ ﺭﺷﺪ ﮐﺮﺩﻥ،
ﺑﺎﺯ ﻣﯿﻤﺎﻧﺪ ﻭ ﻣﯽﻣﯿﺮﺩ …
ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺍﮔﺮ ﻋﺎﺷﻖ ﮔﻞ ﻫﺴﺘﯽ،
ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﻫﯽ ﮔﻞ ﺭﺷﺪ ﮐﻨﺪ …
ﻋﺸﻖ ﻣﺎﻟﮑﯿﺖ ﻧﯿﺴﺖ …
ﻋﺸﻖ ﺳﺘﺎﯾﺶ ﻭ ﻗﺪﺭﺩﺍﻧﯽ اﺳﺖ …
آن هنگام که مکان زندگي مان را
به کارگاه هنري بدل ميکني
دوستت ميدارم
آن هنگام که نگرانيها و زمان را
از ياد مي بري
دوستت ميدارم
وقتي نامهها و روزنامهها
بر سرتاسرِ خانه پخش شدهاند
دوستت ميدارم
پذيرش ، آزادي ميبخشد
عشق
حقيقت را در آغوش ميکشد
از اين رو يکديگر را دوست ميداريم
مارگوت بيکل
مترجم : يغما گلرويي
آواز تازه ای بخوان
آوازی شبیه نوای داوود
با غزلی به زیبایی غزلهای سلیمان
با صوتی حزین بخوان
با چشمانی شاد
ومن روبروی تو به لبهایت فکرمی کنم
ودراین فکر
موسیقی متولد میشود
ندی انسی الحاج
مترجم : بابک شاکر
جايي ميان قلب هست
که هرگز پر نميشود
يک فضاي خالي
و حتي در بهترين لحظهها
و عاليترين زمانها
ميدانيم که هست
بيشتر از هميشه
ميدانيم که هست
جايي ميان قلب هست
که هرگز پر نميشود
و ما
در همان فضا
انتظار ميکشيم
انتظار ميکشيم
“شاعر: چارلز بوکوفسکي”
يك روز
در دشت صبحگاهي پندارت
از جاده يي كه در نفس مه نهفته است
چون عاشقان عهد كهن
با اسب بور خسته مي آيم من
در بامدادهاي بخار آلود
در عصرهاي خلوت باراني
پا تا به سر دو چشم درشت و سياه
تو گوش با طنين سم مركب مني
من چون عاشقان عهد كهن
با اسب پاي پنجره مي مانم
بر پنجه هاي نرم تو لب مي نهم به شوق
و آنگاه
همراه با تپيدن قلب نجيب تو
از جاده هاي در دل مه پنهان
مي رانم
“شاعر: منوچهر آتشي “
از ميان جملهي آدمها
بيرونت کشيدم
تو يک کلمهي شيرين بودي
کلمهي عشق نه
عشق تلخ است
کلمهي دوستي نه ، شوق نه
دوستي گَس است و شوق شور
تو مثل کلمهي خيال ، مثل کلمهي خواب
شيرين بودي
از ميان جملهي آدمها
بيرونت آوردم
آوردم چون کلمهاي عزيز
در پرانتزِ آغوشم
مثل کلمهي خواب
پريدي و رفتي
ميان جملهي آدمها
“شاعر: شهاب مقربين “
گفته بودي
هر وقت که شعر مي نويسي
دوستم بدار
نمي دانم
از اين همه شعر نوشتن است
که ديوانه وار دوستت دارم
يا از اين همه دوست داشتن
که ديوانه وار شعر مي نويسم
“شاعر: واهه آرمن “
من مدتی ست ابر بهارم برای تو
باید ولم کنند ببارم برای تو
این روزها پر از هیجان تغزلم
چیزی به جز ترانه ندارم برای تو
جان من است وجان تو، امروز حاضرم
این را به پای آن بگذارم برای تو
از حد دوست دارمت اعداد عاجزند
اصلا نمی شود بشمارم برای تو
این شهر در کشاکش کوه و کویر ودشت
دریا نداشت دل بسپارم برای تو
من ماهی ام تو آب، تو ماهی من آفتاب
یاری برای من تو و یارم برای تو
با آن صدای ناز برایم غزل بخوان
تا وقت مرگ حوصله دارم برای تو
“شاعر: مهدی فرجی”
بسیار عااالی…
ممنون از شعرهای قشنگی که گذاشتید
هوا هوای لطیفی است،
طراوت است و ترنم و شبنم است و شقایق…
هوای همهمه دارند ابر و تندر و باران
هوای زمزمه دارند بید و باد و بنفشه و من هوای تو دارم…
دوستت دارم برگرد
Once a Girl when having a conversation with her lover, asked
یک بار دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، ازش پرسید
Why do you like me..? Why do you love me?
چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟
I can’t tell the reason… but I really like you
دلیلشو نمیدونم …اما واقعا”دوست دارم
You can’t even tell me the reason… how can you say you like me?
تو هیچ دلیلی رو نمی تونی عنوان کنی… پس چطور دوستم داری؟
How can you say you love me?
چطور میتونی بگی عاشقمی؟
I really don’t know the reason, but I can prove that I love Uمن جدا”دلیلشو نمیدونم، اما میتونم بهت ثابت کنم
Proof ? No! I want you to tell me the reasonثابت کنی؟
نه! من میخوام دلیلتو بگی
Ok..ok!!! Erm… because you are beautiful,باشه.. باشه!!! مباشه.. باشه!!! میگم… چون تو خوشگلی،
because your voice is sweet,
صدات گرم و خواستنیه،
because you are caring,
همیشه بهم اهمیت میدی،
because you are loving,
دوست داشتنی هستی،
because you are thoughtful,
با ملاحظه هستی،
because of your smile,
بخاطر لبخندت،
: The Girl felt very satisfied with the lover’s answerدختر از جوابهای اون خیلی راضی و قانع شد
Unfortunately, a few days later, the Lady
met with an accident and went in comaمتاسفانه، چند روز بعد، اون دختر تصادف وحشتناکی کرد و به حالت کما رفت
The Guy then placed a letter by her side
پسر نامه ای رو کنارش گذاشت با این مضمون
عزیزم، گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم اما حالا که نمیتونی حرف بزنی، میتونی؟
No! Therefore I cannot love you
نه ! پس دیگه نمیتونم عاشقت بمونم
Because of your care and concern that I like you Now that you cannot show
them, therefore I cannot love you
گفتم بخاطر اهمیت دادن ها و مراقبت کردن هات دوست دارم اما حالا که نمیتونی برام
اونجوری باشی، پس منم نمیتونم دوست داشته باشم
Because of your smile, because of your movements that I love you
گفتم واسه لبخندات، برای حرکاتت عاشقتم
Now can you smile? Now can you move? No , therefore I cannot love you
اما حالا نه میتونی بخندی نه حرکت کنی پس منم نمیتونم عاشقت باشم
If love needs a reason, like now, There is no reason for me to love you anymoreاگه عشق همیشه یه دلیل میخواد مثل همین الان، پس دیگه برای من دلیلی واسه
عاشق تو بودن وجود نداره
Does love need a reason?
عشق دلیل میخواد؟
NO! Therefore!!نه!معلومه که نه!!
I Still LOVE YOU…
پس من هنوز هم عاشقتم
True love never dies for it is lust that fades away
عشق واقعی هیچوقت نمی میره
Love bonds for a lifetime but lust just pushes away
این هوس است که کمتر و کمتر میشه و از بین میره
Immature love says: “I love you because I need you””
عشق خام و ناقص میگه:”من دوست دارم چون بهت نیاز دارم
Mature love says “I need you because I love you””
ولی عشق کامل و پخته میگه:”بهت نیاز دارم چون دوست دارم
“Fate Determines Who Comes Into Our Lives, But Heart Determines Who Stays
“سرنوشت تعیین میکنه که چه شخصی تو زندگیت وارد بشه، اما قلب
حکم می کنه که چه شخصی در قلبت بمونه
اوووه…طولانی بود… :)
ولی خوندم و لذت بردم…ممنون…
هم رنگ تمام آرزوهای منی/ غارتگرجان ومال و دنیای منی
بی تونفس کشیدنم ممکن نیست/ساده بگویم که همه دنیای منی .
درود کافه عزیز و دوستان مهربان
امیدوارم نبودن هام و با این شعرها جبران کرده باشم.
همیشه به یادتان هستم
منتظر شعرها و کامنتهای زیبایتان هستم
سلام مهربون عزیز…مرسی از کامنتای زیبات
تو هروقت بیای برای ما عزیزی و عزیز میمونی
من به شخصه هیچ کدوم از شماها رو تا عمر دارم فراموش نمیکنم حالا هرچقدم فاصله بیفته بازم به یادتون هستم ولی امیدوارم تا کافه پابرجا هس شما هم باشید
تو را دوست دارم
در این باران
می خواستم تو
در انتهای خیابان نشسته باشی
من عبور کنم
سلام کنم
لبخند تو را در باران می خواستم
می خواهم
تمام لغاتی را که می دانم برای تو
به دریا بریزم
دوباره متولد شوم
دنیا را ببینم
رنگ کاج را ندانم
نامم را فراموش کنم
دوباره در آینه نگاه کنم
ندانم پیراهن دارم
کلمات دیروز را
امروز نگویم
خانه را برای تو آماده کنم
برای تو یک چمدان بخرم
تو معنی سفر را از من بپرسی
لغات تازه را از دریا صید کنم
لغات را شستشو دهم
آنقدر بمیرم
تا زنده شوم…
احمد رضا احمدی بیرجندی
دم چشم هایت گرم
با آن دوستت دارم های عاشقانه اش…
از زیر زبانت که نمی توان حرفی کشید.
:)
خیلییییی خوب بووود…
اسراف می کنم در دوست داشتنت
خدا اسراف کنندگان عاشق را
دوست دارد…
گفتی دوستت دارم
و من
به خیابان رفتم.
فضای اتاق برای پرواز کافی نبود.
گروس عبدالملکیان
تو من را بهتر می شناسی
وقتی لبخند می زنم
یعنی دریاچه ای آرام در صبح ام
یعنی
آنقدر دوستت دارم
که هیچ سنگریزه ای
خوشبختیم را به هم نمی زند.
تا زمانی که به عمق واقعی انسان ها پی نبرده ای
دوستشان نداشته باش
زیرا عمیق ترین زخم ها زخم خنجر کسی است
که با تمام وجود دوستش داشتی.
به به چه عکس تکراری قشنگیه :D فکر کنم جایی دیدم یا احساسم میگه پسته تکراریه ولی گمون نکنم اگه آرشیو همه ماه ها رو نشون میداد حتما یه سرک میکشیدم میفهمیدم حتما آرشیو رو سر وسامون بدین خدا خیرت بده برا منه بیکار خوبه :D
……………………….
برو بچ فصل درس و مشقه کافه رو یادتون نره همش به درس بچسبید، خرخونی تعطیل در حد پاس کردن بخونین :D
باران می بارد
به حرمت کداممان؟
نمی دانم
همین اندازه می دانم که صدای پای خداست
شاید دلی در این حوالی گفته باشد دوستت دارم.
بانو
آن پیراهن قرمز پولک دارت را بپوش و مثل یک ماهی به آغوش من بیا
من هنوز دریا دریا تو را دوست دارم.
فارسی بلد نیست
فرانسه را بهتر می فهمد
می گویم دوستت دارم
می گوید مرسی…
:)
بسیار زیباااا…
کافه چی عزیز چرا مطالب من نیست :cry:
در ضمن پستاتون خیلی قشنگه :cry:
درود
ممنون
کامنت ها تایید شده و هستن ولی چون تعداد کامنت های جدید زیاده ممکنه همشون رو پیدا نکنید.
کـاش کـسـی
سـرزده از راه بـرسـد
بـا یـک بـغـل اتـفـاق خـوب . .
دسـت دلـتـنـگـی هـایـت را بـگـیـرد
بـا خـود بـبـرد
بـه سـرزمـیـن هـای دور . .
بـرای بـی کـسـی هـایـت لـالـایـی بـخـوانـد
آرزوهـای خـفـتـه ات را از خـواب بـیـدار کـنـد
بـرای غـم هـایـت خـط و نـشـان بـکـشـد
تـنـهـایـی ات را نـشـانـه رود
بـه کـابـوس هـای سـیـاهـت
رنـگ بـپـاشـد
بـه روزگـار تـاریـکـت
روشـنـایـی . . !
دلـتـنـگـی هـایـت را
از جـمـعـه کـم کـنـد
و
جـمـعـه هـا را
از روزهـای هـفـتـه . . !
کـاش کـسـی بـیـایـد
خـسـتـه از جـاده
مـبـتـلـا بـه مـانـدن
تـشـنـه ی آرامـش
بـیـمـار عـشـق
بـیـمـار لـاعـلـاج عـشـق . . . !
کـاش کـسـی
سـرزده از راه بـرسـد
بـا یـک بـغـل اتـفـاق خـوب . .
دسـت دلـتـنـگـی هـایـت را بـگـیـرد
بـا خـود بـبـرد
بـه سـرزمـیـن هـای دور . .
بـرای بـی کـسـی هـایـت لـالـایـی بـخـوانـد
آرزوهـای خـفـتـه ات را از خـواب بـیـدار کـنـد
بـرای غـم هـایـت خـط و نـشـان بـکـشـد
تـنـهـایـی ات را نـشـانـه رود
بـه کـابـوس هـای سـیـاهـت
رنـگ بـپـاشـد
بـه روزگـار تـاریـکـت
روشـنـایـی . . !
دلـتـنـگـی هـایـت را
از جـمـعـه کـم کـنـد
و
جـمـعـه هـا را
از روزهـای هـفـتـه . . !
کـاش کـسـی بـیـایـد
خـسـتـه از جـاده
مـبـتـلـا بـه مـانـدن
تـشـنـه ی آرامـش
بـیـمـار عـشـق
بـیـمـار لـاعـلـاج عـشـق . . . !
{ شادی صیادمنش }
چه باحال :)
ولی من زودتر نوشتم… :-P
چه جالب دوتا کامنت مث هم :D …
کافه چی دیدین کامنتا مث هم هس یکی بیشتر نزار من از حق خودم میگذرم کامنت بقیه رو بذارین
نه بابا این حرفا چیه…
من از حق خودم میگذرم… :-D
حل شد.
آقا عرفان ممنون که با وجود طولانی بودن خوندینش
ممنون
این حرفا چیه… کیفیت مهمه :)
ممنون از شما بابت شعرای خوبی که میذارید