می گویند دنیا کوچک شده است
دنیا هرگز کوچک نمی شود
ما کوچک شده ایم،
آنقدر کوچک که دیگر
هیچ گم کرده ای نداریم
دلخوشیم که در نیمه ی تاریک دنیا
کسی ما را گم کرده است
و دارد در به در
دنبالمان می گردد.
کسی که زنگ در را
همیشه بعد از هجرت ما
به صدا در خواهد آورد
چه تقابل عجیبی ست …
به دنیا می آییم ولی به آخرت می رویم ؛
آری برای رسیدن به آخرت باید از دنیا گذشت …
خدایا …
ما دنیا رو به خودمون غل و زنجیر کردیم، ولی آزادی و پرواز توقع داریم …
.
عاقبت مَن ها در این دنیا ؛
همه مِنها می شوند …
مِنهای جوانی
مِنهای زیبایی
مِنهای مقام
مِنهای قدرت
مِنهای دارایی
مِنهای مادیات
مِنهای قوم و خویش
مِنهای سلامتی
و مِنهای حیات دنیوی .
آری عاقبت مَن ها همه
منهای منهای منها میشوند …
جز نیکی و بدی هایمان.
آری برادر ،
فصل هجوم ” مِنها ” ها
به ” مَن ها” ها ست …
کلها را بگذار جزها دریاب .
ترجیح می دهم تنها باشم و با وقار ،
تا این که در رابطه ای باشم که به خاطرش لازم باشد عزت نفسم را قربانی کنم !
تنهایی که طولانی میشه معیار دوست داشتن آدمها هم عوض میشه ؛ یهو میبینی اون آدم ، گلدون شمعدونی گوشه اتاقشو با کل دنیا هم عوض نمی کنه
دقیقا همینطوره…
:(
جهد آن کن که دل خود رابازجویی و از میانه ی مشغله ی دنیا بیرون آری، و وی رابه کمال خویش برسانی.