تو را ببینم؛
میبوسم
نوازشت میکنم
برایِ تو خواب تعریف میکنم
تو را ببینم،
بغل میکنم
تمامِ رویاهایَم را میبینم
وَ به تمامِ آرزوهایَم
میرسم
تو را ببینم
خوب میشوم، آقا میشوم
به تو سلام میدهم
نماز میخوانم
وَ تو را شکر میکنم
تو را ببینم خیلی دوستت دارم
آخ! تو را ببینم،
چهقدر کار دارم.
تقدیم به تو دوست خوبم
“پرواز در هوای خیال تو دیدنی ست
حرفی بزن که موج صدایت شنیدنی ست
شعر زلال جوشش احساس های من
از موج دلنشین کلام تو چیدنی ست
یک قطره عشق کنج دلم را گرفته است
این قطره هم به شوق نگاهت چکیدنی ست
خم شد ، شکست پشت دل نازکم ولی
بار غمت ـ عزیز تر از جان ـ کشیدنی ست
من در فضای خلوت تو خیمه می زنم
طعم صدای خلوت پاکت چشیدنی ست
تا اوج ، راهی ام به تماشای من بیا
با بالهای عشق تو پرواز دیدنی ست”
گل میکند به باغ نگاهت جوانیم
وقتی به روی دامن خود می نشانیم
داغ جنون قطره اشکم به چشم تو
هرچند از دو چشم خودت میچکانیم
من عابر شکسته دل خلوت توام
تا بیکران چشم خودت می کشانیم
یک مشت بغض یخ زده تفسیر میکند
اندوه ودرد وغربت وبی همزبانیم
وقتی پرید رنگ تو از پشت قصه ها
تصویر شد نهایت رنگین کمانیم
تو ان گلی که میشکفی در خیال من
پر میشود زعطر خوشت زندگانیم
در کهکشان چشم تو گم میشود دلم
سرگشته در نهایتی از بی نشانیم
زیباترین ردیف غزلهای من تویی
ای یار سرو قامت ابرو کمانیم
حالا بیا وغربت مارا مرور کن
ای یادگار وسعت سبز جوانیم……..
من به خاطر شادماني تو
بسيار شادمانم
براي تو
شادماني شکلي از آزادي است ..
زندگي نمي تواند
با تو
جز با مهر و شيريني
جور ِ ديگري رفتار کند
تو با زندگي
جز با مهر و شيريني
رفتار نکرده اي…..
دیدی که صبح میشود شب ها بدون من……؟؟؟ دیدی که میگذرد روزها بدون من……؟؟؟ این نبص زندگی بی وقفه میزند… فرقی نمیکند!!! بامن……!!! بدون من……!! دیروز گرچه سخت…… امروز هم ...
تو را ببینم؛
میبوسم
نوازشت میکنم
برایِ تو خواب تعریف میکنم
تو را ببینم،
بغل میکنم
تمامِ رویاهایَم را میبینم
وَ به تمامِ آرزوهایَم
میرسم
تو را ببینم
خوب میشوم، آقا میشوم
به تو سلام میدهم
نماز میخوانم
وَ تو را شکر میکنم
تو را ببینم خیلی دوستت دارم
آخ! تو را ببینم،
چهقدر کار دارم.
تقدیم به تو دوست خوبم
“پرواز در هوای خیال تو دیدنی ست
حرفی بزن که موج صدایت شنیدنی ست
شعر زلال جوشش احساس های من
از موج دلنشین کلام تو چیدنی ست
یک قطره عشق کنج دلم را گرفته است
این قطره هم به شوق نگاهت چکیدنی ست
خم شد ، شکست پشت دل نازکم ولی
بار غمت ـ عزیز تر از جان ـ کشیدنی ست
من در فضای خلوت تو خیمه می زنم
طعم صدای خلوت پاکت چشیدنی ست
تا اوج ، راهی ام به تماشای من بیا
با بالهای عشق تو پرواز دیدنی ست”
گل میکند به باغ نگاهت جوانیم
وقتی به روی دامن خود می نشانیم
داغ جنون قطره اشکم به چشم تو
هرچند از دو چشم خودت میچکانیم
من عابر شکسته دل خلوت توام
تا بیکران چشم خودت می کشانیم
یک مشت بغض یخ زده تفسیر میکند
اندوه ودرد وغربت وبی همزبانیم
وقتی پرید رنگ تو از پشت قصه ها
تصویر شد نهایت رنگین کمانیم
تو ان گلی که میشکفی در خیال من
پر میشود زعطر خوشت زندگانیم
در کهکشان چشم تو گم میشود دلم
سرگشته در نهایتی از بی نشانیم
زیباترین ردیف غزلهای من تویی
ای یار سرو قامت ابرو کمانیم
حالا بیا وغربت مارا مرور کن
ای یادگار وسعت سبز جوانیم……..
هر شب که ماه می نگرد از دریچه ها
جان می دهد خیال ترا در برابرم
من شاد ازین امید که چون بگذری ز راه
شاید چو نور ماه ، فراز آیی از درم
من به خاطر شادماني تو
بسيار شادمانم
براي تو
شادماني شکلي از آزادي است ..
زندگي نمي تواند
با تو
جز با مهر و شيريني
جور ِ ديگري رفتار کند
تو با زندگي
جز با مهر و شيريني
رفتار نکرده اي…..
لبخند که می زنی
پر می شوم از بهانه های خواستنت
پر می شوم از طنین خوش صدای نفس هایت
و زمزمه های در گوشی!