نیلوفر - غزلیات رهی معیری

کافه تنهایی

نیلوفر

نه به شاخ گل نه بر سرو چمن پبچیده ام

شاخه تاکم بگرد خویشتن پیچیده ام

 

گرچه خاموشم ولی آهم بگردون می رود

دود شمع کشته ام در انجمن پیچیده ام

 

می دهم مستی به دلها گر چه مستورم ز چشم

بوی آغوش بهارم در چمن پیچیده ام

 

جای دل در سینه صد پاره دارم آتشی

شعله را چون گل درون پیرهن پیچیده ام

 

نازک اندامی بود امشب در آغوشم رهی

همچو نیلوفر بشاخ نسترن پیچیده ام

بازدید : 389
برچسب ها : , , , , , , , ,
اشتراک مطلب :
اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در گوگل ريدر اشتراک گذاري در خوشمزه اشتراک گذاري در فيس بوک اشتراک گذاري در توييتر اشتراک گذاري در گوگل پلاس اشتراک گذاري در فیس نما ايميل کردن اين مطلب


:ship :sh :sad :rw :lm :lh :ht :hh :flr :bh :am

 

کافه تنهایی

آخرین دیدگاه‌ها

عاشقانه

بایگانی شمسی

دلنوشته ها

باهمدیگه
کافه تنهایی ، قدم رنجه فرومودید