در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست
می نشینی رو به رویم، خستگی در می کنی
چای می ریزم برایت، توی فنجانی که نیست
باز می خندی و می پرسی که: «حالت بهتر است؟»
باز می خندم که: «خیلی»، گرچه می دانی که نیست
شعر می خوانم برایت، واژه ها گل می کنند
یاس و مریم می گذارم، توی گلدانی که نیست
چشم می دوزم به چشمت، می شود آیا کمی
دست هایم را بگیری، بین دستانی که نیست
وقت رفتن می شود، با بغض می گویم: «نرو …»
پشت پایت اشک می ریزم، در ایوانی که نیست
می روی و خانه لبریز از نبودت می شود
باز تنها می شوم، با یادِ مهمانی که نیست …
چمدانی می خواهم
پر از مضامینِ تازه ی سفر
تا بی نهایتِ عشق
چتری برای زیرِ باران بودن
اتاقی به اندازه ی دوست داشتن
و چراغی به روشنی یک نگاه
که گرمم کند …
دست هایم تا ضریحِ تو
کشیده می شوند
اما به تو نمی رسند
مرا به خود بخوان
که من از هیچ پایانی نمی ترسم
مگر از پایانِ عشق …
امیدوارم همیشه سلامت و سرزنده باشید
ببخشید من دیر به دیر میام …
گلبهار جان ببخشید با تاخیر تولدت و تبریک میگم
ماه دی ماه زیبای توست و هر روزش میلاد توست امیدوارم به تمام آنچه که دوست داری برسی :lv
سارا عزیزم در این ماه میلاد زیبای تو نیز هست و من آرزو می کنم در روز تولدت به بهترین خواسته دلت برسی :lv
پایدار و برقرار باشید
سلام مهربون عزیز خیلی خوشحالم دوباره میبینمت با یه دنیا عشق و مهربونی و کامنتای زیبا کافه رو منور کردی :lv ممنونم بابت تبریک…امیدوارم باز نری چن روز غیبت بزنه واقعا کافه دلتنگ شما دوستان بود
گلبهار جان سلام به روی ماهت عزیزم
سپاس از محبت و مهربونیت
من شرمنده فرصت نمیشه کامنتی بگذارم چون در انتخاب شعر همیشه وسواس دارم که زیباترین و نزدیکترین شعر و به روحیه ام بگذارم و هم اینکه دوستان لذتش و ببرند کمی حضورم کمرنگ میشه
قول نمی دهم اما سعی می کنم بیشتر بیام. کامنتهات حرف نداره گل سر سبد کافه …
آرزو می کنم همیشه خوش و خرم باشی نازنین گلبهار جان
روز تولدت و هرگز فراموش نمی کنم
:lv :lv :lv :lv :lv
سلام مهربان جاااااااااااااااا ن
تو فقط باش حتی همین قدر دور همین قدر دست نیافتنی
مدیر جان
خسته نباشید، امتحانا شروع شده ما فعلاً نیستیم تا بعد امتحانا
خدانگهدار
دلتنگی ام مرا به جنون می کشاند … ای کاش تو در لحظه هایم می ماندی … ای کاش اینقدر جرات داشتم تا نگرانی هایم را به تو بگویم و التماست کنم که بمانی حتی اگر فقط نیمی از قلبت برای من باشد ، من با تمام قلبم دوستت دارم تا ابد …
دیدی که صبح میشود شب ها بدون من……؟؟؟ دیدی که میگذرد روزها بدون من……؟؟؟ این نبص زندگی بی وقفه میزند… فرقی نمیکند!!! بامن……!!! بدون من……!! دیروز گرچه سخت…… امروز هم ...
سخت است قلم باشی و دلتنگ نباشی
با تیغ مدارا کنی و سنگ نباشی
سخت است دلت را بتراشند و بخندی
هی با تو بجنگند و تو در جنگ نباشی
از درد دل شاعر عاشق بنویسی
با مردم صد رنگ هماهنگ نباشی
مانند قلم تکیه به یک پا کنی اما
هنگام رسیدن به خودت لنگ نباشی
سخت است بدانی و لب از لب نگشایی
سخت است خودت باشی و بی رنگ نباشی
وقتی که قلم داد به من حضرت استاد
می گفت خدا خواسته دلتنگ نباشی
“شاعر: نغمه مستشار نظامی”
تو که چشمان تو با هر که به جز من بد نیست
تو که در آخر هر جزر نگاهت مد نیست
تو که دلخوش شده ای با عسل خاطره ها
غم تو با غم دلتنگی من یک حد نیست!
سایه ام طعنه به من می زند و می شنوم:
اثر از او که همه درد تو می فهمد نیست
آن که با عشق به چشمان تو با غصه گریست
این که هر شب به تب سرد تو می خندد نیست
آن که با هر نفسش مایه ی آرام تو بود
این که راه نفست را به تو می بندد نیست
ماهی قرمز احساس دلم در خطر است
دل تو معنی این فاجعه می فهمد، نیست؟
نیمه ی دیگر من با من از این حرف بزن
که غم دوری و نادیدن تو ممتد نیست!
گاه گاهی همه ی هستی این قلب اسیر
خبر از این دل پر غصه بگیری بد نیست!
“شاعر: رویا باقری”
P5
سخت است هی باشد خیالت، هی نباشی تو
هی من بسازم عشق را، از هم بپاشی تو
من سایه ی سرد زمستان گوشه ی ایوان
فیروزه در فیروزه های روی کاشی تو
من صاف و ساده، متنِ یک احساس رودرو
غرق ِ هزار اما و آیا و حواشی تو
شب آمده با یک بغل رویای چشمانت
شب آمده تا بر دل من خون بپاشی تو
با هر حضور سرد، با هر گفتگوی گرم
داری به هر صورت دلم را می خراشی تو
من بی قراری های یک ابر ِ زمینگیرم
ابری که نیت کرده بارانش تو باشی، تو …
“شاعر: زهرا نعمتی”
اگر این بار را از دوشهای خسته برداری
نمی گویم کجا بودی؟نمی پرسم چه کم داری
بیا یک روز را، امروز را تنها کنارم باش
که دلتنگم ازین دیوارهای سرد تکراری
چرا از من نمی خواهی که همپای غمت باشم
چرا صد سال تنهایی؟چرا دایم خود آزاری؟!
تو آن خرگوش مغروری که در خواب است و می بیند
برنده سنگ پشت ساده را در خواب و بیداری
نه می خواهی بگیری سنگ را از پشت این خسته
نه می خواهی ببینی خط پایان و مرا باری!
چه باید کرد، تسلیمم به چشمانت که می دانم
“لبت نه گوید و پیداست می گوید دلت آری”*
“شاعر: نغمه مستشارنظامی”
در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست
می نشینی رو به رویم، خستگی در می کنی
چای می ریزم برایت، توی فنجانی که نیست
باز می خندی و می پرسی که: «حالت بهتر است؟»
باز می خندم که: «خیلی»، گرچه می دانی که نیست
شعر می خوانم برایت، واژه ها گل می کنند
یاس و مریم می گذارم، توی گلدانی که نیست
چشم می دوزم به چشمت، می شود آیا کمی
دست هایم را بگیری، بین دستانی که نیست
وقت رفتن می شود، با بغض می گویم: «نرو …»
پشت پایت اشک می ریزم، در ایوانی که نیست
می روی و خانه لبریز از نبودت می شود
باز تنها می شوم، با یادِ مهمانی که نیست …
“شاعر: مرتضی دلاوری”
هرکس، هر چیزی را عاشقانه بخواهد
به آن می رسد …
«سیمین دانشور»
چمدانی می خواهم
پر از مضامینِ تازه ی سفر
تا بی نهایتِ عشق
چتری برای زیرِ باران بودن
اتاقی به اندازه ی دوست داشتن
و چراغی به روشنی یک نگاه
که گرمم کند …
دست هایم تا ضریحِ تو
کشیده می شوند
اما به تو نمی رسند
مرا به خود بخوان
که من از هیچ پایانی نمی ترسم
مگر از پایانِ عشق …
“شاعر: ماندانا پیرزاده”
سلام و درود مدیر گرامی و دوستان گل کافه تنهایی
امیدوارم همیشه سلامت و سرزنده باشید
ببخشید من دیر به دیر میام …
گلبهار جان ببخشید با تاخیر تولدت و تبریک میگم
ماه دی ماه زیبای توست و هر روزش میلاد توست امیدوارم به تمام آنچه که دوست داری برسی :lv
سارا عزیزم در این ماه میلاد زیبای تو نیز هست و من آرزو می کنم در روز تولدت به بهترین خواسته دلت برسی :lv
پایدار و برقرار باشید
درود
شاد و پیروز باشید
سلام مهربون عزیز خیلی خوشحالم دوباره میبینمت با یه دنیا عشق و مهربونی و کامنتای زیبا کافه رو منور کردی :lv ممنونم بابت تبریک…امیدوارم باز نری چن روز غیبت بزنه واقعا کافه دلتنگ شما دوستان بود
گلبهار جان سلام به روی ماهت عزیزم
سپاس از محبت و مهربونیت
من شرمنده فرصت نمیشه کامنتی بگذارم چون در انتخاب شعر همیشه وسواس دارم که زیباترین و نزدیکترین شعر و به روحیه ام بگذارم و هم اینکه دوستان لذتش و ببرند کمی حضورم کمرنگ میشه
قول نمی دهم اما سعی می کنم بیشتر بیام. کامنتهات حرف نداره گل سر سبد کافه …
آرزو می کنم همیشه خوش و خرم باشی نازنین گلبهار جان
روز تولدت و هرگز فراموش نمی کنم
:lv :lv :lv :lv :lv
مهربان عزییییزم اولین نفری هستی که تولدمو تبریک گفتی چه دعای قشنگیم کردی :pr مرسی قربونت برم :lv
تولدتون مبارک باشه
هر روز روز تولد ماست اگر هر لحظه با خدا باشیم ، اگر توی زندگیمون هدف داشته باشیم و هر روز با کمک خداوند متعال یک گام به جلو برداریم.
در پناه حق سعادتمند شوید.
درود کافه عزیز
چه زیبا روز تولد و توصیف کردید عالی بود
و سپاس بابت پستهای قشنگتون
مانا باشید
مدیییییییییییییر خیلی زیبا گفتید
ممنونم
سلام سارا گلم
تشکر عزیزم از مهر و محبتت :lv
۱۷ دی ماه و یادم نمیره عزیزم :lv :lv :lv
امیدوارم بهترین حکمت های خدا در زندگی قشنگت رقم بخوره عزیزم.
سعادتمند و سلامت باشی
:lv
پیش بیا! پیش بیا! پیشتر !
تا که بگویم غم دل بیشتر
دوستترت دارم از هرچه دوست
ای تو به من از خود من خویشتر
دوستتر از آن که بگویم چهقدر
بیشتر از بیشتر از بیشتر
داغ تو را از همه داراترم
درد تو را از همه درویشتر
هیچ نریزد بهجز از نام تو
بر رگ من گر بزنی نیشتر
فوت و فن عشق به شعرم ببخش
تا نشود قافیه اندیشتر
سلام مهربان جاااااااااااااااا ن
تو فقط باش حتی همین قدر دور همین قدر دست نیافتنی
مدیر جان
خسته نباشید، امتحانا شروع شده ما فعلاً نیستیم تا بعد امتحانا
خدانگهدار
درود
پاینده و موفق باشید
سلام نیلوفر مهربونم
چشم سعی می کنم بیشتر حضور داشته باشم اونقدر که کافه از دست من کلافه بشه …
شما عزیزان در قلب من حضور دارید برای همیشه …
پایدار و سرفراز باشی گل نیلوفر
درود گلبهار جان
ایمیل شما رو از کافه تنهایی گرفتم
آدرس وبلاگ و شعری که بهت قول داده بودم و برات در اولین فرصت می فرستم
متشکرم کافه عزیز بابت ارسال ایمیل گلبهار جان
موفق باشید.
درود مهربان جان
ما ایمیل رو از روی کامنت ها برداشتیم ولی مطمئن نیستیم که صحیح باشه
پاینده باشید
نمیدونم بخندم یا ناراحت باشم من ایمیل ندارم :n الکی از خودم نوشتم اونوقتا به کافه چی هم گفتم منتهاش یادش نبوده.مهربون همینجا آدرس بده :tk
سلام
با اجازه کافه عزیز
بفرمائید گلبهار خانوم گل
mehraban75.blogsky.com
وبلاگ من در برابر کافه تنهایی فقط یک نقطه است …
واااااای بالاخره ادرس وبتو گفتیاااا :lv :lv خیلی خوشحالم
:tk
دلتنگی ام مرا به جنون می کشاند … ای کاش تو در لحظه هایم می ماندی … ای کاش اینقدر جرات داشتم تا نگرانی هایم را به تو بگویم و التماست کنم که بمانی حتی اگر فقط نیمی از قلبت برای من باشد ، من با تمام قلبم دوستت دارم تا ابد …