در همين نزديکي ، کوچه باغي زيباست ، که در آن خاطره هايم پيداست
آسمانش آبي است ، جوي آبي جاريست و شقايق که در آن آفتابي است
من و تو ، کودک و دلبسته به هم ، دست ها بسته به هم ، چشم ها بسته به غم ،
غنچه اي مي خندد ، شاخه اي مي رقصد ، و زمان از گذر ثانيه ها جا مي ماند ..
لحظه هايي زيباست ، خاطره يا روياست ،
هرچه هست در نظر من يکتاست
قاب يک خاطره در آن پيداست ..
آخرین دیدگاهها