با سلامی گرم
با درودی پاک
می آغازم این پیغام
روزگارت با که بی من بگذرد خوش باد
ای طلائی رنگ
ای ترا چشمان من دلتنگ…!
[حمید مصدق]
وای ؛ باران باران
شیشه ی پنجره را باران شست….
از دل من اما ،
چه کسی نقش تو را خواهد شست؟
آسمان سربی رنگ ،
من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ.
می پرد مرغ نگاهم تا دور
وای باران باران
پرمرغان نگاهم را شست…!
[حمید مصدق]
آخرین دیدگاهها