ملاصدرا مي گويد: خداوند بي نهايت است و
لامکان و بي زمان اما به قدر فهم تو کوچک
مي شود و به قدر نياز تو فرود مي آيد و به
قدر آرزوي تو گسترده مي شود و به قدر
ايمان تو کارگشا مي شود.
وقتی زندگی صد دلیل برای گریه کردن به شما نشان میدهد
،شما هزار دلیل برای خندیدن به آن نشان دهید.
“چارلی چاپلین”
هرگز لبخند را ترک نکن حتی وقتی ناراحتی، چون هر کسی امکان دارد عاشق لبخند تو شود.
“گابریل گارسیا مارکز”
دزدیده باشد.
برای همین،تمام روز او را زیر نظر گرفت.
متوجه شد که همسایه اش دزدی ماهر است، مثل یک دزد راه می رود ، مثل دزدی که چیزی را پنهان
میکند، پچ پچ می کند، آن قدر از شکش مطمئن شد که تصمیم گرفت به خانه
برگردد، لباسش را عوض کند، و نزد قاضی برود.
اما همین که واردخانه شد،تبرش را پیدا کرد.
زنش آن را جا به جا کرده بود. مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه اش
را زیر نظر گرفت و دریافت که او مثل یک آدم شریف راه میرود،حرف میزند،و رفتار
می کند…
خـــودتان را محکم بچسبید … قـــدر خودتان را بدانید … ارزان نـــفروشید خـــودتان را؛
به لَبخندی ، به حَرفی ، به نَقلی ، به هَدیه ای ، به اَندک توجهی …
بگذارید تلاش کند …
بگذارید برای به دست آوردنتان هـــزار راه را امتحان کند …
بگذارید قـــدرتان را بداند …
بگذارید بـــهایتان را بپردازد …
آدمها چیزهای مفت به دست آمده را مفت هم از دست می دهند!
گـــــــران باشید …
ﻫﻮﺍ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭ ﺳﺮﺩﻣﯿﺸﻮﺩ …
هندزفرى ام رو درگوش مى گذارم و کلاهم رو روى سرم مى کشم…
ﭼﺸﻢ ﻭ ﺑﯿﻨﯽ ﺍﻡ ﻗﺮﻣﺰ ﻣﯿﺸﻮﺩ ..
ﺳﺮ ﺑﻪ ﺯﯾﺮﺗﺮ ﻣﯿﺸﻮﻡ …
ﺻﺪﺍﯼ ﻗﺪﻡ ﻫﺎﯼ ﻣﺤﮑﻤﻢ روى برفها ﺩﺭﺧﻠﻮﺗﯽ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺑﯽ ﺗﻮ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﺯﺍﺭﻡ ﻣﯿﺪﻫﺪ .ﭘﺎﻫﺎﯼﺗﻮ چراﺻﺪﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ ..انگار ﻧﺒﻮﺩشان ﺭﺍ به ﺭﺧﻢ ﻣﯿﮑﺸﺪ ..
توﭼﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﻏﺮﻭﺭ ﭼﯿﺴﺖ ..
ﭼﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﺷﮑستنش ﭼﯿﺴﺖ ..
چه مى دانىﺻﺪﺍﯾﺖ ﺧﺸﯽ ﺩﺍﺭﺩ که ﺗﮑﺮﺍﺭﺵ ﻟﺬﺕ ﺩﻧﯿﺎﯼﻣﻦ ﺍﺳﺖ !!! ﺩﻟﺨﻮﺷﯽ ﻭﻗﺖ ﻫﺎﯼ ﯾﺦ ﺯده ام بيا و رد پاى کنارم باش!!!
ای كاش می شد آنقدرخوب بود كه فرصت خوب بودن را از دیگران گرفت،
و ای كاش می شد كه آنقدر از بدیها دور می شدیم كه دیگر هیچگاه دست نازیبای بدیها به ما نمی رسید
چرا كه من هنوز باور دارم كه می توان بهتر زیست.
در راه متعالی شدن شرط اول قدم آنست كه باران باشیم، باران با سخاوتی كه هم بر كویر می بارد و هم در دشت سر سبز
آری اینگونه می توان بهتر زیست، عاشق تر ماند، شاعرتر شد و در نهایت جاودانه شد…
گاهی خداوند همه ی درها و پنجرها را میبندد
چه زیباست به این فکر کنیم که بیرون طوفان مهیبی است…!
کوچه ها را بلد شدم
رنگهای چراغ راهنما
جدول ضرب
دیگر در راه هیچ مدرسه ای گم نمیشوم
اما گاهی میان آدمها گم میشوم
آدم ها را بلد نیستم…!
آخرین دیدگاهها