کسی در راه است …
به صدای قدم هایش گوش جان می سپارم
از پشت قدیمی ترین خاطره ها می آید
از او صمیمی تر …
کسی با من نیست
راز داغ شقایق را می داند
سوزش سینه ی عاشق و دل تنگم را می فهمد
در تمام خاطراتم مسکن دارد
و به من خیلی نزدیک است …
صدای قدم هایش را پشت دیوار دلم می شنوم …
کسی در راه است …
آخرین دیدگاهها