بایگانی‌های مطالب عاشقانه - صفحه 2 از 12 - کافه تنهایی

کافه تنهایی

دوســـــتـــــــــــــــت دارم…

عاشقانه
من زبان ایمـــا و اشـاره نمی دانــم ..!

بایــد تمــام قــد

روبــرویـــم بایستــی و بگویــی

دوســـــتـــــــــــــــت دارم…

دسته بندی : مطالب عاشقانه
موضوع :

یک بغل عشق

یک بغل عشق
یاد من باشد فردا دم صبح ،

به نسیم از سر صدق سلامی بدهم

و به انگشت نخی خواهم بست

تا فراموش نگردد فردا …

زندگی شیرین است ، زندگی باید کرد

گرچه دیر است ولی

کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم شاید

به سلامت ز سفر برگردد

بذر امید بکارم در دل ،

لحظه را دریابم …

من به بازار محبت بروم فردا صبح

مهربانی خودم ، عرضه کنم …

یک بغل عشق از آنجا بخرم …!

دسته بندی : مطالب عاشقانه
موضوع :

پشت کدامین پنجره!

تنها

تنها
کجای این دنیا

پشت کدامین پنجره

می توان ایستاد و به تو فکر نکرد!؟

دسته بندی : مطالب عاشقانه
موضوع :

رام و سر به راه و خاموش …

در حال نوشتن
آرزوی تو
دست هایم را بسته است
و عشق ،
مرا به برده ای بدل کرده است
برده ای خود خواسته
رام و سر به راه و خاموش
در دست های تو
برده ای که هرگز
آزادی تلخ خود را نمی خواهد

“روفینو”

دسته بندی : مطالب عاشقانه
موضوع :

از دل نرود هر آنکه از دیده برفت!

زیر باران با چتر

تنها زیر باران
تا تو رفتی همه گفتند
از دل برود هر آنکه از دیده برفت و به ناباوری و غصه من خندیدن
آه ای رفته سفر که دگر باز نخواهی برگشت
کاش می آمدی و می دیدی
که در این عرصه دنیای بزرگ
چه غم آلوده جدایی هایی ست
و بدانی که….
از دل نرود هر انکه از دیده برفت…

دسته بندی : مطالب عاشقانه
موضوع :

نت سکوت را اجرا می کنم!

نت سکوت را اجرا می کنم!

قلم و دفتر عاشقانه
همین لحظه
آرامم
برای دقایقی نا معلوم!
بی فاصله
بی حرف
نت سکوت را اجرا می کنم
میدانم این تنها چیزیست که تو نیز می شنوی
گوش کن ….

موضوع :

پنجره را باز کن …

زیر باران

زیر باران

پنجره را باز کن
و از این هوای مطبوع بارانی لذت ببر …
خوشبختانه
باران ارث پدر هیچکس نیست!

“حسین پناهی “

دسته بندی : جملات زیبا
موضوع :

تازه میفهمم احساس آن دهقان پیر را

تازه میفهمم احساس آن دهقان پیر را

متن عاشقانه

حالا که آمده ای

تازه میفهمم

احساس آن دهقان پیر و

مزه ی دعای باران را…

موضوع :

و تو تنها قرار زندگیم

و تو تنها قرار زندگیم

lonely rain blue umbrella

وقتی قرار باشد من بی قرار تو باشم
و تو تنها قرار زندگیم
از هر چه قرار غیر تو باشد
“خواهم گذشت….!”

دسته بندی : مطالب عاشقانه
موضوع :

با خيال ديگری ميرفت!

با خيال ديگری ميرفت

تنها
با خيال ديگري ميرفت

و

من ساده چه عاشقانه

كاسه اي آب

پشت سرش

خالي مي كردم…

دسته بندی : شعر و دلنوشته
موضوع :





کافه تنهایی

آخرین دیدگاه‌ها

عاشقانه

بایگانی شمسی

دلنوشته ها

باهمدیگه
کافه تنهایی ، قدم رنجه فرومودید