کافه تنهایی - صفحه 55 از 98 - کافه تنهایی پاتوقی برای دل نوشته ها ، متن های زیبا ، جملات عاشقانه ، اشعار و مینیمال های زیبا ، مینیمال های عاشقانه ، شعر و دلنوشته

کافه تنهایی

و باران من و تو، غم و درد دارد

عاشقانه

 

باز باران بی ترانه
باز باران با تمام بی کسی‌های شبانه
می‌خورد بر مرد تنها
می‌چکد بر فرش خانه
باز می‌آید صدای چک چک غم
باز ماتم
من به پشت شیشه تنهایی افتاده
نمی‌دانم، نمی‌فهمم
کجای قطره‌های بی کسی زیباست؟
نمی‌فهمم، چرا مردم نمی‌فهمند
که آن کودک که زیر ضربه شلاق باران سخت می‌لرزد
کجای ذلتش زیباست؟
نمی‌فهمم
کجای اشک یک بابا
که سقفی از گل و آهن به زور چکمه باران
به روی همسر و پروانه‌های مرده‌اش آرام باریده
کجایش بوی عشق و عاشقی دارد؟
نمی‌دانم
نمی‌دانم چرا مردم نمی‌دانند
که باران عشق تنها نیست
صدای ممتدش در امتداد رنج این دل‌هاست
کجای مرگ ما زیباست؟
نمی‌فهمم
یاد آرم روز باران را
یاد آرم مادرم در کنج باران مُرد
کودکی ده ساله بودم
می‌دویدم زیر باران، از برای نان
مادرم افتاد
مادرم در کوچه‌های پست شهر آرام جان می‌داد
فقط من بودم و باران و گل‌های خیابان بود
نمی‌دانم
کجای این لجن زیباست؟
بشنو از من، کودک من
پیش چشم مرد فردا
که باران هست زیبا، از برای مردم زیبای بالادست
و آن باران که عشق دارد، فقط جاری ست بر عاشقان مست
و باران من و تو درد و غم دارد…

بازدید : 1381

فردا تو هم مرا دوست خواهی داشت، می دانم!

عاشقانه

خورشید را می‌دزدم

فقط برای تو !

می‌گذارم توی جیبم

تا فردا بزنم به موهایت

فردا به تو می‌گویم چقدر دوستت دارم !

فردا تو می‌فهمی

فردا تو هم مرا دوست خواهی داشت. می‌دانم !

آخ … فردا !

راستی چرا فردا نمی‌شود ؟

این شب چقدر طول كشیده …

چرا آفتاب نمی‌شود ؟

یكی نیست بگوید خورشید کجا رفته ؟

“شل سیلور استاین”

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 2060

از تو چیز زیادی نمی خواهم

عاشقانه

از تو چیز زیادی نمی خواهم

دستم را که بگیری

گرم می شوم .

لبخند که بزنی

دنیا شیرین می شود

آن قدر که این فنجان قهوه

زیر باران فجایع

بچسبد‌

ماه پا به فالم گذارد

و ستارگان

دیگر

خاری به چشم شب هایم نباشند …

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 1163

تشنه ام ، مثل درختی در کویر

عاشقانه

 

تشنه ام …

مثل درختی در کویرچشم می بندمتا خواب آرزو ببینم

تنفر در رگهایم

متورم می شود

ذهنم … کمی

پرواز می خواهد

تازه می فهمم

فقر از نگاه کودک گرسنه

چه معنایی دارد …!

دسته بندی : جملات زیبا
بازدید : 1227

بارها گفته‌ام این شهر بهار ندارد

عاشقانه

باورش کمی سخت است
اما باور کن پدرانمان هم
تمام شب‌های مهتابی عاشق بوده‌اند
وقتی به دود سیگارشان خیره می‌شدند و باد
در پیراهن بلند زنی می‌وزید
که بهار نارنج می‌چید
و به مردی، که فرض کن برای تماشای بهار آمده،
لبخند می‌زد

باورش سخت است
می‌دانم
اما بارها به ماه گفته‌ام طوری بتابد
که بغض، راه گلوی پنجره‌ای را نبندد
مخصوصا اگر باد
خاطره بلند پیراهن زنی را وزیده باشد

بارها گفته‌ام این شهر باغ ندارد
بهار ندارد
بهار نارنج ندارد
و آدم اگر دلش بگیرد
دردش را به کدام پنجره بگوید
که دهانش پیش هر غریبه‌ای باز نشود ؟

 

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 1252

گره زیبا

گره زیبا

چه زیبا گره خورد …

بخت من با “تو ”

خـدایـا کورش کن !!!

که با دست که هیچ،

با دندان هم باز نشود ..!

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 832

فریاد

فریاد

دلم اصرار دارد فریاد بزند

اما من جلوی دهانش را می گیرم

وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد!

بازدید : 2218

ای کاش می شد

ای کاش

ای کاش می شد

ای کاش ها را از جهان برداشت

تا دیگر کسی بعد از جدایی

دفتر خاطراتش را

با ای کاش ها پر نکند …

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 815

کاغذهای مچاله

کاغذ مچاله
می نویسم
و مدام مچاله میکنم نوشته هایم را
میخواهم از روز قبل از تو بنویسم
ولی حتی نمی توانم یک روز قبل تو را به یاد بیاورم.
کاغذهای سفید بدبخت
چه به روزتان آورده ام…
آنقدر ذهنم پریشان است که
حتی نمی توانم روز بعد از تو را به یاد بیاورم.
احساس می کنم چهره ام شده
شبیه کاغذهای نیم نوشته مچاله شده…
“مانی عابدی”
دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 799

فلات ها فاصله ست

 

فاصله

 

فلات ها فاصله ست
بین نگاه من
و قدم های تو
تو در قله غروری
و من در دره سقوط

قرن ها فاصله ست
بین اشک من
و رحم تو
تو در سالهای دروغی
و من در سال هبوط.

 

“مانی عابدی”

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 639





کافه تنهایی

آخرین دیدگاه‌ها

عاشقانه

بایگانی شمسی

دلنوشته ها

باهمدیگه
کافه تنهایی ، قدم رنجه فرومودید