بایگانی‌های مطالب عاشقانه - صفحه 36 از 56 - کافه تنهایی

کافه تنهایی

زمان در بستر شب خواب و بیدار است

 مطالب عاشقانه

هوا آرام

شب خاموش

راه آسمان ها باز

خیالم

چون کبوترهای وحشی می کند پرواز

رود آنجا

که می بافند کولی های جادو، گیسوی شب را

تنم را

از شراب شعر چشمان تو خواهم سوخت

برایت شعر خواهم خواند

برایم شعر خواهی خواند

تبسم های شیرین تو را با بوسه خواهم چید

وگر بختم کند یاری

در آغوش تو

ای افسوس

سیاهی تار می بندد

چراغ ماه

لرزان از نسیم سرد پاییز است

هوا آرام

شب خاموش

راه آسمان ها باز

زمان

در بستر شب خواب و بیدار است …

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 1655

راز خوشبختی هرکس به پراکندن اوست …

مطالب عاشقانه
از دل افروزترین روز جهان

خاطره‌ای با من هست

به شما ارزانی ؛

سحری بود و هنوز گوهر ماه به گیسوی شب آویخته بود

گل یاس، عشق در جان هوا ریخته بود

من به دیدار سحر می رفتم

نفسم با نفس یاس درآمیخته بود …

من به دنبال دل آویزترین شعر جهان می‌رفتم …

یافتم !

یافتم ! آن نکته که می‌خواستمش

با شکوفایی خورشید و گل‌افشانی لبخند تو آراستمش

تار و پودش را از خوبی و مهر،

خوشتر از تافته ی یاس و سحر بافته ام

“دوستت دارم”

را من دل آویزترین شعر جهان یافته ام

این گل سرخ من است دامنت پُر کن از این گل

که دهی هدیه به خلق …

که بری خانه ی دشمن …

که فشانی بر دوست …

راز خوشبختی هرکس به پراکندن اوست …

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 1642

احساس آرامش و خوشبختی

روز مادر

روز مادر 

وقتی چشم به جهان گشودم.

قلب کوچکم مهربانی لبخند و نگاهت را که پر از صداقت و بی ریایی بود احساس کرد.

دیدم زمانی را که با لبخندم لبخند زیبائی بر چهره خسته ات نشست و دنیایت سبز شد و با گریه ام دلت لرزید و طوفانی گشت.

از همان لحظه فهمیدم که تنها در کنار این نگاه پرمهر و محبت است که احساس آرامش و خوشبختی خواهم کرد.

 

” روز زن مبارک “

بازدید : 1814

کسی در راه است …

کسی در راه است

کسی در راه است

کسی در راه است …

به صدای قدم هایش گوش جان می سپارم

از پشت قدیمی ترین خاطره ها می آید

از او صمیمی تر …

کسی با من نیست

راز داغ شقایق را می داند

سوزش سینه ی عاشق و دل تنگم را می فهمد

در تمام خاطراتم مسکن دارد

و به من خیلی نزدیک است …

صدای قدم هایش را پشت دیوار دلم می شنوم …

کسی در راه است …

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 2624

یادم نیست

عاشقانه

یادم نیست

طلوع اولین گل سرخ بود

یا غروب آخرین نرگس زرد ؟!

که پروانه ها

تو را در من سرودند

یادم نیست

اولین شعرم را برای تو

که باران کجا می خواند

و پنجره ها فهمیدند

یادم نیست

کدام شب بو

از خواب عطر تو پرید

که سیب ها دانستند

یادم نیست

با جنون کدامین بید

نیمکت ها را برای تو چیدند

یادم نیست

من تو را کی دیده ام

در ملاقات های شکسته

که من همیشه بوده ام

و تو همیشه نیامدی

یادم نیست

ای عشق ناشناس

کدام گریه تو را

رو به روی من نشاند

که دست هیچ خیالی

جرأت نمی کند

از گونه های عاشقم

تو را پاک کند

و می اندیشم

از کی تو را خواسته ام ؟!

و من یادم نیست !

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 3940

لبخند بی انتها + موزیک

عاشقانه

(موزیک لبخند بی انتها با صدای احسان غیبی + متن آهنگ)

 

به این حس آرامش پیش تو

به این لحظه هامون قسم می خورم

من از هر جهانی که دست تو رو

نبخشه به دستای من می برم . . .

نگاهم کن ای خوب من باز هم

نگاه تو داره اثر می کنه

داره اعتیادم به چشم تو رو

تو رگ های من بیشتر می کنه . . .

نمی ذارم این فرصت از دست من

یا این فرصت از دست دنیا بره

که این عشق ما بین ما بارها

از عشقای تو قصه ها بهتره . . .

نمی ذارم از خونه من بره

همین بخت خوبی که در می زنه

ببینه شهر پر می شه از این بهار

تو دستات وقتی تو دست منه . . .

تو وقتی جدا می شی از من ببین

تو این خلوت بی تو کِز می کنم

دارم فرق یک زندگی با تو رو

با یک عمر تنهایی حس می کنم . . .

زمین و زمونی که با من فقط

بلد بودن هی بی محلی کنن

دارن با یه لبخند بی انتها

به من عشق رو یادآوری می کنن . . .

 

 دانلود آهنگ لبخند بی انتها از احسان غیبی

بازدید : 936

اینجا سرزمین غریبی است

سرزمین غریب

خوب خوبم

هیچ دردی ندارم

اینجا سرزمین غریبی است

نمی توان آن را شناخت

باید آن را زندگی کرد

دلم می خواهد همیشه اینجا بمانم

عطر بهار نارنج در باغ بیداد می کند

نمی بینمش اما صدایش مرا با خود می برد

عاشقم می کند

دلم تنگ است

دلم برای دیدنش تنگ است

کی رخ می نماید ؟

نمی دانم ….

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 2571

من بی تابم برای گم کرده ام ….

من بی تابم
 
من …

دلهره هایم تمامی ندارند

نفس هایم کوتاه شده اند

دست هایم می لرزند

و قدم هایم کندتر

من بی تابم برای گم کرده ام ….

نمی دانم در کدامین دیار آرامش را گم کردم …

شاید آن چشم های آلوده، آرامش را از من ربودند ….

هرچه که بود زندگی را سخت کرد

من به رهگذران جاده آرامش می گویم :

به همان لذت آرامش یک خواب لطیف سوگند

من بی خبر مانده ام از نعمت ساده ی خویش

هرکسی رحم در اندیشه ی خود دارد

با خبر سازد مرا از گم کرده ی خود …

من باران را،

گریه ی آسان را،

دست مهربان را،

خوابی آرام را،

گم کرده ام ….

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 2020

چه مغرورانه

مغرورانه
 
چه مغرورانه اشك ريختيم
 
چه مغرورانه سكوت كرديم
 
چه مغرورانه التماس كرديم
 
چه مغرورانه از هم گريختيم
 
غرور هديه شيطان بود
 
و عشق هديه خداوند
 
هديه شيطان را به هم تقديم كرديم
 
هديه خداوند را از هم پنهان كرديم…

بازدید : 1080

زيباترين حرفت را بگو

عاشقانه

زيباترين حرفت را بگو

شکنجه ي پنهانِ سکوتت را آشکاره کن

و هراس مدار از آنکه بگويند

ترانه يي بيهوده مي خوانيد

چرا که ترانه ي ما

ترانه ي بيهودگي نيست

چرا که عشق

حرفي بيهوده نيست …

حتي بگذار آفتاب نيز بر نيايد

به خاطرِ فرداي ما اگر

بر ماش منتي ست ؛

چرا که عشق

خود فرداست

خود هميشه است .

احمد شاملو

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 2365





کافه تنهایی

آخرین دیدگاه‌ها

عاشقانه

بایگانی شمسی

دلنوشته ها

باهمدیگه
کافه تنهایی ، قدم رنجه فرومودید