بایگانی‌های جملات زیبا - صفحه 3 از 17 - کافه تنهایی

کافه تنهایی

کلید بر میز کافه جا مانده است …

کافه

 

کافه

کافه

کلید

بر میز کافه جا مانده است

مرد

مقابل خانه جیب هایش را می گردد

آینده

در گذشته جا مانده است.

 

[ گروس عبدالملکیان ]

دسته بندی : جملات زیبا
بازدید : 776

بعضی وقتا اینقدر دلت از یه حرف میشکنه که…

بعضی وقتا اینقدر دلت از یه حرف میشکنه که
قطار و عاشقانه ها

قطار و عاشقانه ها

بعضی وقتا

اینقدر دلت از یه حرف میشکنه

که…

حتی نای اعتراضم نداری

فقط نگاه میکنی و

بی صدا…

میشکنی….

بازدید : 2478

آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست

آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست

آسمان نور خدا عشق سعادت با من است

زندگی پنجره ای باز به دنیای وجود

تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست

آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست

فرصت بازیِ این پنجره را دریابیم

در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پُر مهرِ نسیم

پرده از ساحت دل برگیریم

رو به این پنجره با شوق سلامی بکنیم…

[سهراب سپهری]

بازدید : 1414

آدم ها زود پشیمان میشوند…

آدم ها زود پشیمان میشوند

تنها
آدم ها زود پشیمان میشوند…
گاهی از گفته هایشان، گاهی از نگفته هایشان…
گاهی از گفتن نگفتنی هایشان…
و گاهــی هم از نگفتن گفتنی هایشـــــــان…

بازدید : 1487

کسی بهترین زندگی تو میشود …

عاشقانه

عاشقانه
میدانی رفیق . . .

زندگی ات را منوط به بودن و نبودن آدمها نکن . . .

روی پاهای خودت بایست تا تنهایی را بیهوده نیابی . . .

هیچ کس را بهترین زندگی ات خطاب نکن. . .

یادت باشد آدمها که بهترین خطاب شوند خیالاتی میشوند . . .هوا برشان میدارد . . تغییرت میدهند . . .

آنوقت تو میمانی و یک دوگانگی شخصیت . . .

همیشه یادت باشد رفیق . . .

کسی بهترین زندگی تو میشود که خودش بخواهد. . .

بازدید : 956

واژه ای است بی انتها …

عشق

عشق
واژه ای است بی انتها

شروع و پایان ندارد

هربار که برای توصیف و تعریفش کوشیدم

خود را ناتوان یافتم

تنها میدانم

عشق

تکثیر می شود

و ممکن است

در کنار کلمات دیگر توصیف شود …

بازدید : 913

وقت گذشته را نتوانی خرید باز

تنها

تنها

وقت گذشته را نتوانی خرید باز
مفروش خیره کاین گهر پاک بی بهاست
گر زنده ای و مرده نه ای کار جان گزین
تن پروری چه سود چو جان تو ناشتاست
تو مردمی و دولت مردم فضیلت است
تنها وظیفه تو همی نیست خواب و خاست
زان راه باز گرد که از رهروان تهیست
زان آدمی بترس که با دیو آشناست

[ پروین اعتصامی]

بازدید : 681

هزار دلیل برای خندیدن …

خندیدن

خندیدن
وقتی زندگی صد دلیل برای گریه کردن به شما نشان میدهد
،شما هزار دلیل برای خندیدن به آن نشان دهید.

“چارلی چاپلین”

بازدید : 842

تعطیل است

تعطیل است

به آسمان خیره شوی
می دانی؟

یک وقت هایی باید

رویِ یک تکه کاغذ بنویسی

تعطیل است

و بچسبانی پشتِ شیشه‌یِ افکارت

باید به خودت استراحت بدهی

دراز بکشی

دست هایت را زیر سرت بگذاری

به آسمان خیره شوی

و بی خیال سوت بزنی

در دلت بخندی به تمام افکاری که

پشت شیشه‌یِ ذهنت صف کشیده اند

آن وقت با خودت بگویی:

بگذار منتظر بمانند.

“حسين پناهی”

بازدید : 865

یاد من باشد …

یاد من باشد

پروانه

یاد من باشد فردا دم صبح

جور دیگر باشم

بد نگویم به هوا، آب، زمین

مهربان باشم، با مردم شهر

و فراموش کنم، هر چه گذشت

خانه ی دل، بتکانم ازغم

و به دستمالی از جنس گذشت

بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل

مشت را باز کنم، تا که دستی گردد

و به لبخندی خوش

دست در دست زمان بگذارم

یاد من باشد فردا دم صبح

به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم

و به انگشت نخی خواهم بست

تا فراموش، نگردد فردا

زندگی شیرین است، زندگی باید کرد

گرچه دیر است ولی

کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم،شاید

به سلامت ز سفر برگردد

بذر امید بکارم، در دل

لحظه را در یابم

من به بازار محبت بروم فردا صبح

مهربانی خودم، عرضه کنم

یک بغل عشق از آنجا بخرم

یاد من باشد فردا حتما

به سلامی، دل همسایه ی خود شاد کنم

بگذرم از سر تقصیر رفیق ، بنشینم دم در

چشم بر کوچه بدوزم با شوق

تا که شاید برسد همسفری ، ببرد این دل مارا با خود

و بدانم دیگر قهر هم چیز بدیست

یاد من باشد فردا حتما

باور این را بکنم، که دگر فرصت نیست

و بدانم که اگر دیر کنم،مهلتی نیست مرا

و بدانم که شبی خواهم رفت

و شبی هست، که نیست، پس از آن فردایی

یاد من باشد

باز اگر فردا، غفلت کردم

آخرین لحظه ی از فردا شب

من به خود باز بگویم

این را

مهربان باشم با مردم شهر

و فراموش کنم هر چه گذشت

[فریدون مشیری]

بازدید : 1208





کافه تنهایی

آخرین دیدگاه‌ها

عاشقانه

بایگانی شمسی

دلنوشته ها

باهمدیگه
کافه تنهایی ، قدم رنجه فرومودید