کــاش میــدانــستی
دنــیا با این همــه وســعتـش بی تو جـــای بــرای مــانــدن مــن ندارد!
سیگارم را از پنجره تکان میدهم
دنیای شما زیرسیگاری من است…
خــوش به حــال اونــایی که تــو دنیـــای واقعی
اونقـــدر ســرشون شلوغه که
وقــت نمی کنــن بیـــان دنیــای مجـــازی…
هرگاه زندگی را جهنم یافتی
سعی کن پخته بیرون آیی
سوختن را همه بلدند…
نیامدن
هزار بهانه میخواست
و آمدن
یکی …
[سيدعلی صالحی]
یادت برایم همانند قصه سیگار پیرمردیست…
که سالهاست میگوید نخ آخر است……!!
همیشه نمی شود
زد به بی خیالی و گفت:
تنهـــــــــــا امده ام ٬ تنهـــــــا می روم…
یک وقت هایی
شاید حتی برای ساعتی یا دقیقه ای…
کم می اوری
دل وامانده ات
یک نفر را می خواهد!
کسی چه میداند، شاید این دنيا، جهنمِ سیارهءِ دیگری باشد…!
[آلدوس هاکسلی]
رفتنت کافی نبود؟
حالا داری در شعر های دیگران پرسه می زنی؟!
شعرم را حلالت نمی کنم اگر
بین واژه های نا محرم ببینمت…!
آهستـه فتــــح کرده ای با چشمهایت
هرچـــه داشته ام را
حالا تمام جهــان من مستعمره ی توست…
آخرین دیدگاهها