لمس کن لحظه هایم را ... - کافه تنهایی

کافه تنهایی

لمس کن لحظه هایم را …

عاشقانه

عاشقانه

لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست . . .
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد . .
. لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنی ست و عریان . . .
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است و پُر شیار . .
. لمس کن لحظه هایم را. . . تویی که نمیدانی من که هستم٬
لمس کن این با تو نبودن ها را لمس کن . .

دسته بندی : مطالب عاشقانه
بازدید : 1796
برچسب ها :
اشتراک مطلب :
اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در گوگل ريدر اشتراک گذاري در خوشمزه اشتراک گذاري در فيس بوک اشتراک گذاري در توييتر اشتراک گذاري در گوگل پلاس اشتراک گذاري در فیس نما ايميل کردن اين مطلب

  • هانیه :

    در خيالات خودم در زير باراني که نيست
    ميرسم با تو به خانه ،از خياباني که نيست
    مي نشيني روبرويم ،خستگي در مي کني
    چاي ميريزم برايت ،توي فنجاني که نيست
    باز ميخندي و ميپرسي که حالت بهتر است؟
    باز ميخندم که خيلي،گرچه ميداني که نيست
    شعر ميخوانم برايت واژه ها گُل ميکند
    ياس ومريم ميگذارم ،توي گلداني که نيست
    چشم ميدوزم به چشم ات ،ميشود آيا کمي؟
    دستهايم را بگيري ،بين دستاني که نيست

  • گلبهار :

    وووووووییی واااایییی چقد کافه عوض شده فکر کردم جای دیگه اومدم خیلی زیبا شده ولی حیف که اخرین دیدگاهها دیگه نیس خیلی زحمت کشیدین دستتون درد نکنه

  • گلبهار :

    وووویییی چرا اینجوری شد چرا باز همه چی مث قبل شد اینجا جن داره :se به جان خودم یه شکل دیگه بود یا خدااا

    • کافه تنهایی :

      سلام و درود :flr
      مشکلاتی که هنگام نمایش سایت دارید رو بفرمائید که رفع کنیم

  • گلبهار :

    سلام کافه چی..مشکلی نیس یعنی بود فعلا رفع شده کافه یه چن دیقه خیلی عوض شده بود فعلا خداروشکر همه چی آرومه

  • پارسا :

    سلام درود برشما
    تغیرات که در صفحه اوردین عالیه… موفق باشید

  • هانیه :

    سلام جناب کافه…دروغ چراواقعیتش یه خورده اینجاشلوغه؛صفحات دیرمیادبالاهرچندازاینترنت پرسرعت استفاده میشه ولی دیرمیاد…من فکرکنم مال بارگرافیکی زیادشه….قالب سبک تری انتخاب کنین لطفا

    • کافه تنهایی :

      سلام

      مشکل از قالب فکر نکنم باشه شاید از سرور باشه ،سعیمون رو می کنیم سرعت رو ببریم بالا و از تصاویر کم حجم تری برای پست ها استفاده کنیم

      لطفا از بینندگان هر کس دیگه هم مشکل داره اعلام کنه که دلیلش رو بررسی و مشکل رو رفع کنیم.

  • گلبهار :

    من بودم و همسایه ی دیوار به دیوار
    یک عاشـق و دیـوانه و بیمار به دیوار

    تو آن طـــرفِ فاصــِــله ی آجری و من
    یک قاب که چسبیده ام انگار به دیوار

    وقتی که تو یک ضربه زدی وقت قرار است
    من ضـربه و تو ضـربه و دیدار به دیوار

    هربار سرم شانه و آغوش تو را خواست
    من تـکـیه زدم جای تو هـربار به دیوار

    انگشت تو رقاصه ی این محشر کبری
    مــن گوش به دیوار و تو گیتار به دیوار

    خوب است میان من و تو واسطه ای بود
    عاشق شدم و کردمـش اقرار به دیوار

    هرچـند که تو رفتی و دیوار ترک خورد
    من ، گوشه ی دیوار و وفادار به دیوار …
    ؟؟؟؟

  • گلبهار :

    ماهى به آب گفتا ،
    من عاشق تو هستم..
    از لذت حضورت ، مى را نخورده مستم!!
    آيا تو ميپذيرى ، عشق خدائيم را ؟.. تا اين که بر نتابى ، ديگر جدائيم را؟!!
    آب روان به ماهى ، گفتا که باشد اما..
    لطفا بده مجالى ، تا صبح روز فردا!! بايد که خلوتى با ، افکار خود نمايم
    .. اينجا بمان که فردا ، با پاسخت بيايم!!
    ماهي قبول نمود و ، آب روان گذر کرد..
    تنها براى يک شب ، از پيش او سفر کرد!
    ! وقتى که آمدش باز ، تا اين که گويد آرى..
    يک حجله ديد و عکسى ، بر آن به يادگارى!
    ! خود را ز پيش ماهى ، ديشب که برده بودش.
    . آن شاه ماهى عشق ، بى آب مرده بودش!!
    ناليد و يادش افتاد ، از ماهى آن صدايي.
    . وقتى که گفت با عشق ، ميميرم از جدايى!
    ای کاش آب می ماند ، آن شب کنار ماهی
    .. ماهی دلش نمی مرد ، از درد بی وفایی!!
    آری من و شما هم ، مانند آب و ماهی..
    یک لحظه غفلت از هم ، یعنی همین جدایی…

  • sanaz :

    خيللللي خووب بود


  • :ship :sh :sad :rw :lm :lh :ht :hh :flr :bh :am

     

    کافه تنهایی

    آخرین دیدگاه‌ها

    عاشقانه

    بایگانی شمسی

    دلنوشته ها

    باهمدیگه
    کافه تنهایی ، قدم رنجه فرومودید