صوفی بیا که آینه صافیست جام را - 7 - کافه تنهایی

کافه تنهایی

صوفی بیا که آینه صافیست جام را – ۷

صوفی بیا که آینه صافیست جام را

تا بنگری صفای می لعل فام را

 

راز درون پرده ز رندان مست پرس

کاین حال نیست زاهد عالی مقام را

 

عنقا شکار کس نشود دام بازچین

کان جا همیشه باد به دست است دام را

 

در بزم دور یک دو قدح درکش و برو

یعنی طمع مدار وصال دوام را

 

ای دل شباب رفت و نچیدی گلی ز عیش

پیرانه سر مکن هنری ننگ و نام را

 

در عیش نقد کوش که چون آبخور نماند

آدم بهشت روضه دارالسلام را

 

ما را بر آستان تو بس حق خدمت است

ای خواجه بازبین به ترحم غلام را

 

حافظ مرید جام می است ای صبا برو

وز بنده بندگی برسان شیخ جام را

دسته بندی : غزل, غزلیات حافظ
بازدید : 350
برچسب ها : ,
اشتراک مطلب :
اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در گوگل ريدر اشتراک گذاري در خوشمزه اشتراک گذاري در فيس بوک اشتراک گذاري در توييتر اشتراک گذاري در گوگل پلاس اشتراک گذاري در فیس نما ايميل کردن اين مطلب


:ship :sh :sad :rw :lm :lh :ht :hh :flr :bh :am

 

کافه تنهایی

آخرین دیدگاه‌ها

عاشقانه

بایگانی شمسی

دلنوشته ها

باهمدیگه
کافه تنهایی ، قدم رنجه فرومودید