حیرت دیدار سامان سفر داریم ما
دامن آیینه امشب برکمر داریم ما
تا سراغگوهر دل در نظر داریم ما
روزوشب گردابوش درخودسفر داریمما
خندهٔ ماچون گل از چاکگریباناستو بس
نسخهای از دفتر صنع سحر داریم ما
بیتأمل صورت احوال ما نتوان شناخت
کسوت آهی چو دود دل به بر داریم ما
از ندامت سیرها در باغ عشرت میکنیم
گل به سر داریم تا دستی به سر داریم ما
چونحباب اینجا متاع خانه برق خانهاست
آه نتوانگفت، آتش در جگر داریم ما
گرچهاز جوهر سرافرازیست ما را چون چنار
این تهیدستی هم از نقد هنر داریم ما
نیست چندان رونقی در رنگ عیش بیثبات
ورنه صدگل خنده دریک مشت زر داریم ما
تا نگاهیگلکند ذوق تماشا رفته است
چون شرر سامان فرصت اینقدر داریم ما
هرکه از خود میرود ماییمگرد رفتنش
چون نفس از وحشت دلها خبر داریم ما
در دماغ شوق دود حسرتی پیچیده است.
کیست جزتیغ توتا فهمد چه سر داریم ما
جرأت پرواز برق خرمن آسودگیست
یک جهان آشفتگی در بال و پر داریم ما
باغ دهر از ماست بیدل روشناس رنگ درد
لالهسان آیینهٔ داغ جگر داریم ما
[بیدل دهلوی]
تو به احساس غرور منو امثال خودم میمانی،
فقر احساس تو را میفهمم،
ذهن من در پی یک واژه بی مانند است و تو را میابد،
انتخاب خوبیست…
هیچ کس حس مرا، شعر مرا، هیچ کس قدرت ادراک مرا تا به اندازه تو خرد نکرد،
و تو همچنان بی مانندی…
ایول شوکران دمت گرم ..خوشحالیم کنار ما هستی
اشک یک لحظه به مژگان بار است
فرصت عمر همین مقدار است
زندگی عالم آسایش نیست
نفس آیینه این اسرار است
بس که گرم است هوای گلشن
غنچه اینجا سر بیدستار است
شیشهساز نم اشکی نشوی
عالم از سنگدلان، کهسار است
خشت داغیست عمارتگر دل
خانه آینه یک دیوار است
می کشی سرمه عرفان نشود
بینش از چشم قدح دشوار است
همچو آیینه اگر صاف شوی
همه جا انجمن دیدار است
گوشکو تا شود آیینه راز ؟
ناله ما نفس بیمار است
درد گل کرد ز کفر و دین شد
سبحه اشک مژه، زنار است
نیست گرداب صفت آرامم
سرنوشتم به خط پرگار است
از نزاکت سخنم نیست بلند
از صدا ساغر گل را عار است
غافل از عجز نگه نتوان بود
آسمان ها گره این تار است
نکشد شعله سر از خاکستر
نفس سوختگان هموار است
بیدل از زخم بُود رونق دل
خنده گل نمک گلزار است
از : بیدل دهلوی
ممنون گلبهار مهربونم….باعث افتخاره در کنار شما دوستان لطیف و دلپاک بودن… :lv
ﮐﻮﺩﮐﻢ ﮐﻮﺩﮎ ﺑﻤﺎﻥ ،ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺰﺭﮔﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﺑﺮﻩ ﺑﺎﺷﯽ ﯾﺎ ﻧﺒﺎﺷﯽ ، ﮔﺮﮒ ، ﮔﺮﮔﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﮐﻮﺩﮐﻢ ﮐﻮﺩﮎ ﺑﻤﺎﻥ ، ﺩﻧﯿﺎ ﻣﺪﺍﺩ ﺭﻧﮕﯽ ﺍﺳﺖ
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﻘﺎﺵ ﺑﺎﺷﯽ ، ﺑﺎﺯ ﺭﻧﮕﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﮐﻮﺩﮐﻢ ﮐﻮﺩﮎ ﺑﻤﺎﻥ ، ﺩﻧﯿﺎ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﺰﻧﺪ
ﺳﺨﺖ ﺑﯽ ﺭﺣﻢ ﺍﺳﺖ ، ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺳﻨﮕﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ..
⊙یک دقیقه سکوت:
● به خاطر تمام آرزوهایی که در حد یک فکر کودکانه باقی ماندند…
○ به خاطر امید هایی که به نا امیدی مبدل شدند….
● به خاطر شب هایی که با اندوه سپری کردیم….
○به خاطر قلب هایی که زیر پای کسانی که دوستشان داشتیم له شد
●به خاطر چشمانی که همیشه بارانی ماندند…
⊙یک دقیقه سکوت:
●به احترام کسانی که شادی خود را با ناراحت کردنمان به دست آوردند….
○به خاطر صداقت که این روزها فراموش شده است….
●به خاطر محبت که بیشتر از همه مورد خیانت قرار گرفت…
⊙یک دقیقه سکوت:
●به خاطر حرف های نگفته…
○برای احساسی که همواره نادیده گرفته میشود….!
قلب هایتان را از حقارت کینه تهی کنید و با عظمت عشق پر کنید
زیرا که عشق چون عقاب است .
بالا می پرد و دور……
بی اعتنا به حقیران در روح
کینه چون لاشخور و کرکس است.
کوتاه می پرد و سنگین…..
جز مردار به هیچ چیز نمی اندیشد.
برای عاشق ناب ترین ،
شور است و زندگی و نشاط.
برای لاشخور خوب ترین ،
جسدی ست متلاشی……
و تو چه میدانی که در پس لحظات سخت یک دل
چهها که نمیگذرد…
زندگی مجالی بده به این دل…
کمی ملایمت داشته باش.
لطافت داشته باش.
که مبادا خراشی بردارد این شیشه دلم…
و آنگاه هیچ از خود پرسیدهای با خردههای آن چه خواهی کرد؟!!
آن وقت دیگر نمیتوانی کاری برایش بکنی.
گفتم که گفته باشم.
تا نیایی برای دلداری و بگویی: “ای کاش میگفتی، من که نمیدانستم!!”
این را بدان و کمی بیشتر مراقبش باش.
لطفا…
-تهران… بشنو صدای مرا
صدای دلتنگی های مرا
صدای خیانت خیانتکاران را
بشنو صدای عاشقان خسته را
بشنو من که سوختم و نابود شدم
ولی دعا میکنم
تو شاهد باش که دعا میکنم این اتفاق برای هیچ کس دیگری نیفتد
حرف دلم :
ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮﺕ ﻣﺪﯾﻮﻧﯽ…
ﺑﮧ ﮐﺴﯽ ﮐﮧ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪﯼ…
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﯾﮕﮧ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﯿﭽﮑﺲ
ﻧﺸﮧ…
ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯽ..؟!؟!
ﺍﯾﻦ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﮔﻨﺎﻫﮧ…
خواستم چیزی بنویسم !….بیادت افتادم
گفتم بگذار برای همه بنویسم…
باورتــــان میشــــود یکســــــال دیگـــــــر بــــــی او گذشـــــــت و…
مـــــــــن هنـــــــوزنفــــــس میکشــــم
چقدر سخت جانم من…