آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست - کافه تنهایی

کافه تنهایی

آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست

آسمان نور خدا عشق سعادت با من است

زندگی پنجره ای باز به دنیای وجود

تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست

آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست

فرصت بازیِ این پنجره را دریابیم

در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پُر مهرِ نسیم

پرده از ساحت دل برگیریم

رو به این پنجره با شوق سلامی بکنیم…

[سهراب سپهری]

بازدید : 1404
برچسب ها :
اشتراک مطلب :
اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در گوگل ريدر اشتراک گذاري در خوشمزه اشتراک گذاري در فيس بوک اشتراک گذاري در توييتر اشتراک گذاري در گوگل پلاس اشتراک گذاري در فیس نما ايميل کردن اين مطلب

  • گلبهار :

    چشم من! بیا منو یاری بکن
    گونه‌هام خشکیده شد، کاری بکن!
    غیر گریه مگه کاری می‌شه کرد؟
    کاری از ما نمیاد، زاری بکن!

    اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد
    تا قیامت دل من گریه می‌خواد!

    هرچی دریا رو زمین داره خدا
    با تموم ابرای آسمونا

    کاشکی می‌داد همه رو به چشم من
    تا چشام به حال من گریه کنن!

    اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد
    تا قیامت دل من گریه می‌خواد!

    قصه‌ی گذشته‌های خوب من
    خیلی زود مثل یه خواب تموم شدن

    حالا باید سر رو زانو بذارم
    تا قیامت اشک حسرت ببارم

    دل هیشکی مثل من غم نداره
    مثل من غربت و ماتم نداره
    حالا که گریه دوای دردمه
    چرا چشمم اشکشو کم میاره؟

    خورشید روشن ما رو دزدیدن
    زیر اون ابرای سنگین کشیدن!

    همه جا رنگ سیاه ماتمه
    فرصت موندنمون خیلی کمه!

    اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد
    تا قیامت دل من گریه می‌خواد!

    سرنوشت چشاش کوره، نمی‌بینه!
    زخم خنجرش می‌مونه تو سینه
    لب بسته، سینه‌ی غرق به خون
    قصه‌ی موندن آدم همینه

    اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد
    تا قیامت دل من گریه می‌خواد!

    اردلان سرفراز

    عاشقانه ها

  • گلبهار :

    متن آهنگ در حسرت ماه…گروه چارتار

    سر بزار روی ِ شونه هام تا بگم آروم از غصه هام
    تا بگم چی اومد به سرم
    رفت چرا نازنین دلبرم؟!
    عیش و شراب و مستی کار ِ ما بود
    عشق و خدا و هستی
    یار ِ ما بود
    اما شد رنگ ِ زمستون نو بهار ِ ما
    بزم ِ مهر و جنون در دل بپا بود
    سینه لبریز از شور
    از وفا بود
    اما غم آمد به قلبم ای خدا چرا؟!
    .
    سوختم
    سوختم من از غم دل ِ او پی ِ یار ِ دیگری بود
    که عمر ِ رویای ِ من
    به سر رسید
    باختم
    باختم من به اون همه ی ِ عمر ِ دلدادگی رو
    که غربت به خانه ــَم
    سرک کشید
    .
    .
    .
    خسته ــَم از دست ِ روزگار آسمون تو هم با من ببار
    چشم ی من مونده خیره به راه
    من شبم در حسرت ِ.ماه
    .
    عیش و شراب و مستی کار ِ ما بود
    عشق و خدا و هستی
    یار ِ ما بود
    اما شد رنگ ِ زمستون نو بهار ِ ما
    بزم ِ مهر و جنون در دل بپا بود
    سینه لبریز از شور
    از وفا بود
    اما غم آمد به قلبم ای خدا چرا؟!
    .
    سوختم
    سوختم من از غم دل ِ او پی ِ یار ِ دیگری بود
    که عمر ِ رویای ِ من
    به سر رسید
    باختم
    باختم من به اون همه ی ِ عمر ِ دلدادگی رو
    که غربت به خانه.ــَم
    سرک کشید

  • گلبهار :

    متن آهنگ شبیه یک مرداب…گروه چارتار

    بگو با من چقدر راه مانده تا جاده
    به شیب ِ شهر سرازیرم
    عطش میزاید این باده
    بگو با من چه میبینی بگو با من بگو با من
    بگو با من چه میبینی؟!
    دریغآ از عشق
    در این شام ِ شور
    که کوچه ها میگرید ستاره ها مغموم
    ترانه بی رونق
    به کنج ِ غم محکوم
    ستاره ها مغموم
    چه میبینی؟! بگو با من چقدر راه مانده تا جاده؟!
    به شیب ِ شهر سرازیرم
    عطش میزاید این باده
    بگو با من چه میبینی؟! چه میبینی؟!
    بگو با من چه میبینی؟!
    بگو با من چه میبینی؟!
    .
    .
    .
    ای داد ای فریاد از این شب ِ بی خواب
    که غصه می پاشد
    به خلوتم مهتاب
    منم سکونی گــَـس شبیه ِ یک مرداب
    شبیه ِ یک مرداب
    چه میبینی؟!.بگو با من چقدر راه مانده تا جاده
    به شیب ِ شهر سرازیرم
    عطش میزاید این باده
    نمیدانم چه شد در سر رها کردی؟!
    نمیدانم!!
    نمیدانی به کار ِ دل چه ها کردی
    نمیدانی
    نمیدانم نمیدانی
    بگو با من چه میبینی
    چه میبینی؟! بگو با من چقدر راه مانده تا جاده
    به شیب ِ شهر سرازیرم
    عطش میزاید این باده

  • گلبهار :

    متن آهنگ باران توئی..گروه چارتار

    از آسمانم ماتم ببارد هراس ِ بی تو ماندنم ادامه دارد
    نمی نویسد ترانه بی تو
    چگونه پر کشد خیال ِ واژه بی تو؟!
    به لب رسیده جان کجایی؟!
    کجایی؟!
    که برده طاقتم جدایی
    .
    باران توئی …
    به خاک ِ من بزن
    بازآ ببین …
    که بی مه ِ تو من
    هوای ِ پر زدن ندارم
    باران توئی …
    به خاک ِ من بزن
    بازآ ببین …
    که در ره ِ تو من
    نفس بریده در گذارم
    .
    .
    .
    مگر ندانی چو از تو دورم بیراهه ای خموش و تار
    بی عبورم
    نمیتوانم دگر بگویم که من اسیر ِ.این خزانه
    تو به توئم
    به لب رسیده جان کجایی؟!
    کجایی؟!
    رهی نمانده تا رهایی
    .
    باران توئی …
    به خاک ِ من بزن
    بازآ ببین …
    که بی مه ِ تو من
    هوای ِ پر زدن ندارم
    باران توئی …
    به خاک ِ من بزن
    بازآ ببین …
    که در ره ِ تو من
    نفس بریده در گذارم

  • گلبهار :

    متن آهنگ حرفی بزن…گروه چارتار

    حرفی بزن تو ای درد آشنا حرفی بزن
    میشکنی چرا؟!
    قلب ِ مرا
    منی که عمری پا به پای ِ تو دمیده ــَم
    آه
    منی که جز عشقت گلی دگر نچیده ــَم
    آه
    .
    .
    ندارم بغضی از تقدیر از این دوران ِ دورا دیر
    خدا میداند
    سپردم هرچه هست هستی به دستت ای می ِ مستی
    خدا میداند
    .
    منی که عمری پا به پای ِ تو دمیده.ــَم
    آه
    منی که جز عشقت گلی دگر نچیده ــَم
    آه
    .
    منی که جز عشقت گلی دگر نچیده ــَم
    آه

  • گلبهار :

    متن آهنگ کلاغ…گروه چارتار

    هوا آن سوی ِ چشمانم بارانیست سکوتم تحفه ی ِ رنجی
    پنهانی ست
    به شمع آغشته میماند خورشیدم فراز ِ تپه ای ماهی
    پیدا نیست
    صدایی از درون با من می گوید شروع ِ فصل ِ بیرحم ِ
    تنهایی ست
    .
    پر میزند بر بامم سیاه ِ کلاغ و شب
    به ویرانه ها میماند
    خانه بی چراغ و تب
    میسوزدم میکوبد به در دست ِ سرد ِ باد
    جز رفتنت
    تصویری نمی آورم بیاد
    .
    .
    .
    هوا آن سوی ِ چشمانم بارانیست سکوتم تحفه ی ِ رنجی
    پنهانی ست
    هوا را پنجه میسایم میبینی نفس اطراف ِ.دستانم
    پیدا نیست
    صدایی از درون با من می گوید شروع ِ فصل ِ بیرحم ِ
    تنهایی ست
    .
    پر میزند بر بامم سیاه ِ کلاغ و شب
    به ویرانه ها میماند
    خانه بی چراغ و تب
    میسوزدم میکوبد به در دست ِ سرد ِ باد
    جز رفتنت
    تصویری نمی آورم بیاد

  • گلبهار :

    روزي نو
    آغازي نو
    جغرافياي بوسه ي من ، کجايي ؟
    تا در سپيده هاي تو پهلو گيرم
    عطر گل شب بو کجايي ؟

    شب تابستاني بي حس کنار جاده افتاده است
    دلم مي خواهد
    چنان بنوشمت که در استخوانم حل شوي

    آسمان آب شده در تنگ بلورين من
    موجي کف بر لبم که به اشتياق تو تا ساحل مي دوم
    و لب پر زنان به بستر خود مي روم
    بي آنکه تو را ببينم
    روزي نو
    آغازي نو
    جغرافياي خانه ي من , کجايي ؟

    { شمس لنگرودی }

  • گلبهار :

    آتش رها نکرده مرا در بهشت تو
    لعنت به سرنوشت من و سرنوشت تو

    بر صخره های خسته ی ساحل نوشته ، من
    بر موج های سرکش دریا ، نوشته ، تو

    گاهی خیال میکنم این قسمت من است
    شاید خدا سرشته مرا با سرشت تو

    تا چرخ روزگار بچرخد به میل من
    چشم انتظار معجزه ام در کنشت تو

    تنها گناه زندگی ام بودی و هنوز
    آتش رها نکرده مرا در بهشت تو
    .
    .
    { الهام دیداریان }

  • الهه :

    آرزو می کردم
    تو را
    درروزگاری دیگر می دیدم
    در روزگاری که گنجشکان حاکم بودند
    پریان دریایی
    شاعران
    کودکان
    و یا دیوانگان
    آرزو می کردم
    که تو از آن من بودی
    در روزگاری که بر گل ستم نبود
    بر شعر
    بر نی
    و بر لطافت زنان
    اما افسوس
    دیر رسیده ایم
    ما گل عشق را می کاویم
    در روزگاری
    که عشق را نمی شناسد

    نزار قبانی

  • sara :

    تو..
    مهربان باش,
    بگذار بگویند
    -ساده است..
    _فراموشکار است..
    -زود میبخشد..

    سالهاست دیگر کسی در این سرزمین,
    ساده نیست..
    از همان وقتی که
    -دیوار کاهگلی رفت و
    آجر و سنگ
    آمد..
    -از همان وقتی که ایوان شد بالکن..
    -خانه شد آپارتمان..
    -و کم کم
    انسان شد صرفاً موجودی برای رفع نیاز های خود..

    اما تو تغییر نکن!
    تو خودت باش و نشان بده
    -آدمیت هنوز نفس میکشد..
    -هنوز میشــــود روی کســـی حســـاب باز کرد آن هم از نوع مــادام العــمر…
    -هنوز هســتند کســـانی که میشــود به سرشـــان
    قســـم راسـت خورد…
    -هنوز هست کسی که دل, بهانه ی
    خوبیهایش را بگیرد هر از چند گاهی…

    این کره ی
    غم گرفته به بودنت
    نیاز دارد..
    لااقل تو تغییر نکن …

    مهربانم.مهربان بمان…
    سلام به همه خوبید؟راستی فک کنم امروز روز مهندسه روز خودم و روز همه مهندسای گل مبارک :flr :d :flr :lv

  • گلبهار :

    سلام سارایی عزیز ..روزتون مبارک با تاخیر :flr


  • :ship :sh :sad :rw :lm :lh :ht :hh :flr :bh :am

     

    کافه تنهایی

    آخرین دیدگاه‌ها

    عاشقانه

    بایگانی شمسی

    دلنوشته ها

    باهمدیگه
    کافه تنهایی ، قدم رنجه فرومودید