مثل بهاری تو …
می دانم
در موسم آمدنت
تنم به گل خواهد نشست.
در اندیشه ام
باغ های خشک کویر را سبز خواهم کرد
دیگر پاییز و زمستان در فصل های من نیست.
و آنگاه است که
دستانم را لانه جوجه گنجشکهای بی پناه خواهم کرد.
وقتی بیایی
مثل کودکان باهوش
رنگ ها را یاد خواهم گرفت
تو از من خواهی پرسید
و من به تو خواهم گفت که
رنگ برگ سبز است
رنگ آسمان آبی ست
و قرمز را میتوان در گل ها جست.
تو می پرسی از سیاه
و من به تو می گویم
رنگیست شبیه روزگار من
و
چشم های تو