ز روی مهر اگر روزی ببینی یک دو شیدا را - 5 - کافه تنهایی

کافه تنهایی

ز روی مهر اگر روزی ببینی یک دو شیدا را – ۵

ز روی مهر اگر روزی ببینی یک دو شیدا را

به ما هم گوشهٔ چشمی، که شیدا کرده‌ای ما را

 

به هر جا پا نهی آن جا نهم صد بار چشم خود

چه باشد؟ آه! اگر یک‌باره بر چشمم نهی پا را

 

مرا گر در تمنای تو آید صد بلا بر سر

ز سر بیرون نخواهم کرد هرگز این تمنا را

 

چو در بازار حسن از یک طرف پیدا شدی، ناگه

خریداران یوسف برطرف کردند سودا را

 

شنیدم این که: فردا ماه من عزم سفر دارد

بمیرم کاش امروزت، نبینم روی فردا را

 

هلالی را به یک دیدن غلان خویشتن کردی

عجب بیناییی کردی، بنازم چشم بینا را

بازدید : 358
برچسب ها :
اشتراک مطلب :
اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در گوگل ريدر اشتراک گذاري در خوشمزه اشتراک گذاري در فيس بوک اشتراک گذاري در توييتر اشتراک گذاري در گوگل پلاس اشتراک گذاري در فیس نما ايميل کردن اين مطلب


:ship :sh :sad :rw :lm :lh :ht :hh :flr :bh :am

 

کافه تنهایی

آخرین دیدگاه‌ها

عاشقانه

بایگانی شمسی

دلنوشته ها

باهمدیگه
کافه تنهایی ، قدم رنجه فرومودید